|
|||||||||||||||||
![]() ![]() |
جهان و حماقت بشر
|
![]() ![]() |
توسط این سایت به آینده خودتون ایمیل بزنید !
بوسیله این سایت می تونید یک ایمیل را به آینده خود در هر تاریخی که می خواهید ارسال کنید که واقعا در نوع خودش جالبه . قبل از ارسال مشخص کنید که چه تاریخی در آینده ایمیل به دستتون برسه.. فقط این زمان آینده نباید کمتر از یکماه باشه . |
![]() ![]() |
تو کار خانمها دخالت بیجا نکن
یک مادر با پسر 10 ساله اش در یک روز بارانی در تاکسی نشسته بودند و به سمت خانه می رفتند، پسر بچه از شیشه ماشین بیرون را تماشا می کرد..
تعدادی زن فاحشه در کنار خیابان بیکار ایستاده بودند، پسر بچه که آنها را دید و از شکل و تیپشان تعجب کرده بود از مادرش پرسید اینها کی هستن و چرا اینجا وایستادن؟
مادر جواب داد : اینها زنان کارمندی هستند که کارشون تمام شده و منتظرن شوهرهایشان آنها را به خانه ببرن.
راننده تاکسی ناگهان گفت: خانم چرا به بچه راستش را نمی گین؟ ببین بچه جون اینها زنان خوبی نیستن اینجا وایستادن که در ازای گرفتن پول با مردها رابطه برقرار کنن.
بچه که چشمانش از حدقه بیرون زده بود از مادرش پرسید: این آقا راست میگه؟
مادر با چشم غره ای به راننده ، حرف راننده را تایید کرد.
پسر بچه پرسید: پس چی به سر بچه های اونا میاد؟؟؟
مادر گفت: اکثر بچه هاشون راننده تاکسی میشن !!!
|
![]() ![]() |
نامه ای به زبان ریاضی به امام زمان (عج)
آقای من : تو در نهایتی خواهی آمد که حد تابع دنیا نیست.تو در کنجی از جغرافیای زمین طلوع خواهی کرد که جواب نهایی تمام معادلات زمین است.
آقای من : بیا که اوضاع معکوس شده است.منحنی ارزشها نزولی اکید است. نمودار حرکت ما انسانها پر از اکسترمم شده است.
سرور من : روز هفتم هفته که دلم مشتق شده است،اشتیاق دیدار تو را با دعای ندبه در هم می آمیزم و با تو به زمزمه می نشینم. زمزمه ای که واحدهای آن کم است ولی تو آن را می شنوی.
آقا جان: تمام سوالات ذهنم را به صورت دستگاه های چند معادله و چند مجهولی در آورده ام و برای جوابهای آن راهی جز مبهم بودن نیافته ام.
هر چه به مشتاقان و منتظران تو می نگرم در معادله زندگی هیچ کدام در دنیای حقیقی ریشه ای ندارند مگر در دنیای مختلط فریب و دروغ.
سرور خوبم: با خود عهدمی بندم ،مهر و محبت تو را با نوشتن نام زیبایت بر مقدمه تمام ترسیم شده تدریسم تقسیم کنم و هزار بار بر این سطر نام تو را در ذکر تمام خوبیهایت ضرب کنم و با دل منتظرم جمع ببندم.
مولای من: سری به سریها و دنباله های منتظرانت بزنیم که سیگمای تمام آنها به ٣١٣ تن می رسد ،چه فاجعه ای است این دنیا ،مگر اوضاع قرینه شود یا محور زندگیها انتقال یابد تا زمینه آمدنت در مختصات دنیا فراهم شود.زمانی که با خود می اندیشم که کدام رابطه و ضابطه باعث خواهد شد بین من و شما زوج مرتب شکل گیرد دیدم و درک کردم که به راستی شرط برقراری این است که اگر مولفه ی اول یکرنگ و صمیمی بود مولفه دوم هم یکرنگ و صمیمی باشد.
اینجا وقتی دلم می گیرد انتظار تو را مدلسازی می کنم .تمام ابعاد ایمانم را در حکم ذره می بینم و آنچه به من آرامش می دهد این است که به هندسه عبادت روی آورم و در مستطیل سجاده سر بر دایره مهر تو گذارم و از خدای تو مهرت را طلب کنم.
باور کن در کلاس درسم بارها گفته ام ،دانش آموز عزیز در فضای نمونه ی زندگی انسانها پیشامدی بنویسید که تعداد منتظران شما رقم بزند .به امید آنکه در بررسی احتمال ظهورت عددی نزدیک به یک ببینم.بارها گفته ام همنهشتی انسان و ایمان وقتی برقرار است که ایمان بین تمام انسانها برقرارباشد و باقیمانده ربا و کذب نیاورد.
اما…. میدانم و خوب میدانم،
تو روزی خواهی آمد که تصاعد خوبیها برقرار باشد،
که ارتفاع عدالت بر قاعده دنیا قابل ترسیم باشد،
که مساحت دنیا فضای پیوسته خوبیها باشد،
که از جمکران تا وادی سهله خط مستقیم عشق باشد،
که انتظار و اشتیاق تنها مجهول مساله انسانها باشد.
*به امید طلوع آقا در بیکران دنیا*
|
![]() ![]() |
تبریک به قدرت بی حد و مرز زنان
ما در کشوری زندگی میکنیم که قدرت مطلق در دست زنان است و مردان ما انسانهایی منفعل وبی اراده هستند که هیچ
نقشی در هیچ جا ندارند !!!!چرا ؟؟ به دلیل اینکه :
در ایران زن اگر حجاب نداشته باشد ،مرد نمی تواند خود را کنترل... کند و منحرف می شود !
زن نباید تحصیل کند تا توازن جامعه برقرار باشد و مرد بدون منحرف شدن درس بخواند !
زن نباید شاغل باشد تا بنیاد جامعه محکم باشد و مرد منحرف نشود !
زن نباید استقلال مالی داشته باشد تا صرفه جویی در خانه باشد و هزینه ی اضافی پیش نیاید تا مرد خانه منحرف نشود !
زن باید لباس تیره و3 سایز بزرگتر با کفش بسته و بدون پاشنه بپوشد تا مرد منحرف نشود !
زن نباید به قهوه خانه و تریا برود و سیگار بکشد تا مرد منحرف نشود !
زن نباید با مرد همکلام و همکلاس بشود تا مرد منحرف نشود !
زن آگر در محل کار (اگر بشود کار کرد !) با مدیر حرف بزند، ریشه ی کار فاسد میشود چون مرد منحرف شده است !
زن به جشن و مهمانی و دکتر و .................. نرود تا مرد منحرف نشود !
زن لاک و عینک نزند چون مرد منحرف میشود و بنیان جامعه از هم می پاشد !
زن رانندگی نکند تا مرد منحرف نشود !
زن در تلویزیون هم باید کاملاً پوشیده و ساده باشد تا مرد منحرف نشود !
مانکن فروشگاه ها باید بی سرو با حجاب و بدون برجستگی باشند تا مرد منحرف نشود !
زن خبرنگاری و نویسندگی و عکاسی نکند تا دستگیر نشود و مرد منحرف نشود !
زن مهریه نگیرد تا به مرد فشار نیاید و او را طلاق بدهد و یکی دیگر بگیرد تا منحرف نشود!
زن دوچرخه سواری نکند تا مرد منحرف نشود !
با این قوانین میبینیم که مردان فاقد قدرت و اراده و فکر هستند و کشور در دست زنان است و زنان میتوانند با کمی شل کردن گره شال خود تمام نظام اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه را در دست بگیرند !!!!!
تبریک به قدرت بی حد و مرز زنان .......!!!.
|
![]() ![]() |
|
![]() ![]() |
عشـــــــــــــــــق و تاریخ مصرف (داستان تلخ و واقعی)
|
![]() ![]() |
چگونه شاد زندگی کنیم ؟
|
الگوهای رفتار:ضمیر ناهشیار مسئول بخش بزرگی از پیامدها و سبب همه تکرارها در زندگی انسان است. ما بر اساس برنامههای ثبت شده در ضمیر ناهشیار خود عمل میکنیم. در هر مرحلهای که باشید میتوانید به آنچه میخواهید دست یابید و هدف ما از این کتاب نیز بیان چگونگی انجام این عمل است.اما همین جا باید یک نکته را برای خود مشخص کنیم که هر وقت تصمیم به تغییر بگیریم با مقاومت روبرو میشویم بعبارت دیگر کمربندها را محکم ببندید.
شکلگیری الگوهای رفتاری: بلافاصله پس از تولد، الگوهای رفتاری شروع به شکلگیری میکنند پس بسیار محکم و جاافتاده هستند. بخش کوچکی از الگوهای انسان در زندگی هشیارانه و بخش اعظم آن ناهشیار بوده و بازتاب آموختههای او از والدین است. همیشه از خود به خوبی یاد کنید و زندگی را بطور دلخواه تصور کنید. کتابهایی را که در زمینه موفقیت نوشته شدهاند با دقت بخوانید. بهتر است الگوهای رفتاری دلخواه را روِی کاغذ بیاورید تا این الگوها برای شما بصورت یک انتخاب آگاهانه درآیند. تصویر ذهنی از خویشتن: منشا تمام افکار و حرکات ما چگونه دیدن خویشتن است. بنابراین تصویر ذهنی ما تعیین میکند که - دنیا را تا چه اندازه دوست داریم و چقدر مایل به زندگی در آن هستیم- دقیقا چه اندازه در زندگی موفق خواهیم بود. از اینرو است که دکتر ماکسول مالتز مینویسد:« هدف تمام رواندرمانیها تغییر تصویریست که فرد از خویشتن دارد.» اولین گام بسوی یک پیشرفت گسترده برای کسب نتایج مطلوب، تغییر نوع تفکر و بیان ما در رابطه با خویشتن است. خود محور بودن و خود دوستداری دو مقوله جداگانهاند. معنی خود دوستداری سالم اینست که ما اصراری برای توجیه خود و دیگران نداشته باشیم ما باید بتوانیم از انجام هر کاری که به کیفیت و زیبایی زندگیمان میافزاید احساس راحتی کنیم. مردم موفق همیشه از واژههای تشکرآمیز استفاده میکنند زیرا به این نتیجه رسیدهاند که باید قدر ارزشهای خود را بدانند. دیگران با همان رفتاری را دارند که ما با خود با خویشتن داریم. ارزش انسان: شما سزاوار عشق و احترام هستید تنها به این خاطر که شما، شما هستید. ارزشهای خود را بشناسید و مرتب برای خود خاطرنشان کنید که سزاوار بهترین رفتارها هستید. اگر تصویر ذهنی ما از خویشتن ناسالم باشد همواره درون خود زمزمهی « من لیاقت ندارم» را میشنویم و این نگرش باعث میشود که شادیها را بگونهای ناهشیار پس بزنیم.
نشانههای رفتاری یک تصویر ذهنی ناسالم: ۱) حسادت ۲) منفی صحبت کردن درباره خود ۳) احساس گناه ۴) ناتوانی در ادای تعارفات کلامی ۵) عدم پذیرش تعارفات کلامی ۶) اهمیت ندادن به نیازهای خویش ۷) سوال نکردن در مورد خواستههای خود ۸ ) ضعف مزاجی پایدار ۹) مقایسه خود با دیگران ۱۰) انتقاد از دیگران ۱۱) ناتوانی در پذیرفتن و لذت بردن از عواطف و محبت دیگران ۱۲) ناتوانی در بیان عواطف ۱۳) محروم ساختن بیدلیل خود از رفاه و آسایش و ...
تندرستی: بیماری اغلب نتیجه تعارضات درونی حل نشده است که دیر یا زود در جسم نمودار میشود. برای سالم بودن و انرژی داشتن لازم است که هیجانات مثبت خود را حفظ کنیم، به بیان احساسات خود بپردازیم و خود را سزاوار سلامتی و تندرستی بدانیم. از همینجا و همین لحظه خود را بپذیرید و افکار شاد و سلامت داشته باشید.
درد: درد، انسان را به تامل و تغییر جهت ما وامیدارد. همانند درد جسمانی، اگر با درد عاطفی نیز برخوردی احمقانه داشته باشیم، ضربهها همچنان ادامه خواهند یافت. این آسیبها تا زمانی که در نگرش خود تغییری ایجاد نکنیم همچنان ادامه خواهند یافت. ما جزئی از دنیای روزمره خود هستیم: ما به بخشی از محیط بلافصل خود تبدیل میشویم و هیچکس نسبت به تاثیرات محیط، دوستان، خانواده، کتاب و ... مصونیت ندارد پس اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید.
ثروت: فقر نتیجه تفکر فقیرانه است اگر ثروت میخواهید نوع تفکر خود را عوض کنید. در زندگی همان چیزی را بدست میآوریم که انتظارش را داریم. برای پول درآوردن یا جمع کردن آن، باید بتوانید با آن راحت باشید اگر اینگونه نباشید هشیارانه یا ناهشیارانه ترتیب از دست دادن آن را خواهید داد. برای ثروتمند بودن باید بتوانید نسبت به ثروتمندان دیگر احساس خوب و مثبتی داشته باشید هر کسی باید بپذیرد که ارزش کمک گرفتن دارد، زیرا توانایی شما برای پذیرش کمک دیگران تعیین کننده توانایی شما برای کسب ثروت است. اگر بیش از اندازه به پول وابسته هستید پول درآوردن و نگه داشتن آن برایتان دشوار خواهد بود اگر قبول موفقیت برای شما تشویش و ناراحتی به همراه آورد همیشه خود را دور از موفقیت نگه خواهید داشت. فقر ربطی به معنویت ندارد، ثروت و بینیازی نشانه توازن فرد است.
نکانی برای بهبود وضعیت مالی: ۱) اول پول پسانداز کنید، بعد خرج کنید ۲)نگرشهای ثروتمندان را بررسی کنید ۳) به خود خاطر نشان کنید که شایسته ثروت هستید ۴) نقشه بریزید و اهداف خود را مشخص کنید ۵) پدر و مادر، اوضاع جوی، اقتصاد، دولت و ... را به خاطر حال و روزتان سرزنش نکنید.
فصل دوم در حال زندگی کنید: زمان واقعا وجود ندارد. این لحظه تنها زمانی است که در اختیار داریم از این لحظه چیزی بسازید. زیستن در زمان حال یعنی که ما از هر کاری که در حال انجام آن هستیم بخاطر خود آن لذت ببریم و نه اینکه صرفا بدنبال هدف نهایی آن باشیم. انتظار: زندگی را در زمان حال بگذران و نفست را به خاطر اتفاقات آینده در سینه حبس نکن. وقتی منتظر وقوع چیزی هستید خود را با کار دیگری مشغول کنید. با رها کردن موقعیت به حال خود، نتایج را تسریع کنید. بخشندگی: کینهورزی یکی از اصلیترین علل بیماریهاست. سرزنش کردن دیگران هیچ ثمری برای ما ندارد و چیزی را تغییر نمیدهد. سرزنش خود و دیگران تنها ما را از پرداختن به مسئله اصلی که باید انجام دهیم باز میدارد. انتخاب با ماست که مهار زندگی خود را بدست گیریم و در حال زندگی کنیم یا خود را در لجاجتها و پریشانیهای گذشته زنجیر کنیم. مقابله با افسردگی: آیا احمقانه نیست تمام نگرانیهای ۲۵ سال آتی را با خود حمل کنیم و تازه متعجب باشیم که چرا زندگی اینگونه دشوار است؟ ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی امروز طراحی کردهاند و نه بیشتر. نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد کرد. شوخی: ما اغلب وقتی مریض میشویم که خود و زندگی را بیش از اندازه جدی میگیریم. آنچه برای سالم ماندن بدن نیاز داریم، خندیدن است. بیایید گاه و بیگاه برای خود خاطرنشان کنیم که ما انسان هستیم و مانند تمام انسانهای دیگر ممکن است کارهای احمقانه از ما سر بزند. اگر توقع شما بیعیب و نقص بودن و کمال است به این سیاره تعلق ندارید. زندگی آنقدرها جدی نیست بیایید شوخی را جدیتر بگیریم.
فصل سوم: ما به طرف اندیشههای غالب خود کشیده میشویم: اصل از این قرار است:« به هر چیزی که فکر کنی به طرفش کشیده میشوی» حتی اگر آن افکار دلخواهمان نباشند. علت اینست که مسیر حرکت ذهن همیشه بسوی هر چیز است و نه در جهت گریز از آن. تفکر مثبت سازنده است، به آنچه میخواهید فکر کنید. ضمیر ناهشیار: بیایید بپذیریم که ما هر روز از طریق افکار خود برنامههای تازهای به ضمیر ناهشیار خود میدهیم.پس مواظب افکارمان باشیم. هدف خود را «بهدست آمده» تصور کنید تا ضمیر ناهشیار شما ترتیب رسیدن به آن را فراهم کند. تخیل: هر چه تخیل شما رشد یافتهتر باشد یادآوری و حل مسائل برایتان آسانتر است. تخیل خود را مانند جسم خود پرورش دهید. همه چیز از رویا آغاز میشود. حامی رویای خود باشید. در ترانهای آمده است « اگر هرگز رویایی نداشتهاید، پس هیچوقت همرویایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت.» تمرین ذهنی: ارزش اساسی تمرین ذهنی در این است که ما را قادر به ارائه الگوهایی از عملکرد کامل و بدون نقص به سلولهای مغزیمان میکند. ما در تخیل مرتکب اشتباه نمیشویم. در هر حال قبل از هر چیز زمانی را به انجام بیعیب و نقص عملی که میخواهید انجام دهید، در ذهن خود بپردازید. قانون جذب: ذهن انسان شبیه یک آهنرباست و هر چه را به آن فکر کند بطرف خود میکشد. به خواستههای خود فکر کنید تا به آنها دست یابید. البته استفاده از نیروی فکر جایگزینی برای عمل نیست، بلکه استفاده صحیح از ذهن ما را قادر میسازد که با سهولت و سرعت بیشتر به اهداف خود دست پیدا کنیم. ترس: با تعمیم این اصل به اصل تازهای میرسیم با نام «ترس از دست دادن». وقتی بیم از دست دادن چیزی را داریم، خود را مستعد از دست دادن آن میکنیم. اصل از این قرار است:« بر آنچه که دارید تمرکز کنید، از داشتن آن لذت ببرید و نگران از دست دادنش نباشید» اگر بر این باور باشیم که با از دست دادن چیزی یا کسی زندگی ما رو به نابودی خواهد گذاشت آنگاه چه بسا جهان تصمیم بگیرد به ما اثبات کند که بدون آن چیز یا آن کس هم قادر به زندگی خواهیم بود. ترس از دست دادن، زیستن در زمان حال نیست، زیستن در آینده است. فرار از ترسها: اصل شگفتانگیز دیگر آن است که غالبا وقتی ما شهامت مواجهه با مشکلات را پیدا میکنیم آنها ناپدید میشوند و دیگر نیازی به رودررو شدن با آنها باقی نمیماند. قدرت واژهها: هرچه بر زبان بیاورید همان را بدست خواهید آورد چون همین کلمات سازنده نگرش ما هستند اگر مصمم به شاد زیستن هستید باید درباره خود مثبت سخن بگویید. بیان مثبت به ما اجازه میدهد که به گزینش شایسته و نشاندن آنها در ضمیر خود بپردازیم و از این رهگذر عملکرد و احساس بهتری داشته باشیم. اصولی که باید در هنگام بیان مثبت رعایت شود: ۱- ذهن همیشه به طرف آنچه میاندیشیم حرکت میکند، پس اگر بیان شما اینگونه باشد که « من مریض نیستم» نتایج دلخواه شما عایدتان نخواهد شد. ۲- با گفتن و نوشتن یک بیان مثبت میتوان تاثیر آن را دو چندان کرد چون بدین ترتیب حواس فیزیکی بیشتری درگیر شده و تاثیر عمیقتری میگذارد. ۳- تکرار این جملات لازم و مهم است. برای بازسازی نظام عقایدی که بیست سال مدافع آن بودهایم مسلما به پافشاری و اصرار نیاز است. شکرگزاری: وقتی سپاسگزار نعمتهای خود هستیم مرکز توجه خود را بر خواستههای مطلوب خود قرار میدهیم. وقتی زندگی خود را سرشار از مواهب الهی بدانیم و آنچه که اکنون در اختیار داریم معترف باشیم سبب جاری گشتن سیلی از مواهب تازه به زندگی خود میشویم.
فصل چهارم: اهداف: هدف آن چیزی است که ما را همیشه در حرکت نگه میدارد. هدف داشتن جزئی از طبیعت ماست و صرف هدف داشتن به مراتب مهمتر از ماهیت آن هدف است. چون مهمترین چیز رسیدن به هدف نیست بلکه یاد گرفتن و رشد کردن در خلال راه است. قانون نتایج افزوده اصلی است که با اطمینان به ما میگوید:« علاوه بر خود هدف اصلی، نتایج بسیاری عاید شما خواهد شد.» هنگام برنامهریزی برای هدف لازم است نحوه عملکرد هر چیز را در این سیاره به خاطر بسپاریم، هیچ چیز در خط مستقیم حرکت نمیکند و هیچ هدفی مستقیم بدست نمیآید بلکه تصحیح مداوم و پیوسته راه رسیدن به هدف است. هدفهای خود را بر روی کاغذ بیاورید. مسلما تهیه لیست تنها کاری نیست که باید انجام شود، اما این لیست، طریقه و ساختاری برای دستیابی به اهداف زندگی در اختیار ما قرار میدهد. محدودیتها: تنها چیزی که موفقیت ما را محدود میسازد تفکریست که به ما میگوید: «نمیتوانی موفق شوی». با هر محدودیتی که برای خود قرار میدهیم، مسئولیتی تازه برای خود ایجاد میکنیم. دور ریختن برچسبهایی که به خود آویزان کردهایم نخستین گام بسوی خوب زیستن است. مشکلات: ما پیوسته با موقعیتهای بزرگی روبرو میشویم که زیرکانه خود را در غالب مشکلات لاینحل از ما پنهان میکنند. مشکلات بخشی از میراث فرهنگ جهان هستند که ما را برای رهایی از خود بسوی یادگیری و تجربه میرانند و ذهن ما را وسعت میبخشند. اشتباهات: اشتباهات واقعا اشتباه نیستند، بیایید در هر موردی انتظار خطا از خود داشته باشیم و آنها را بعنوان بخشی از فرآیند یادگیری بپذیریم. از آن گذشته اگر تا این اندازه در برابر خود جدی و خشک نباشیم زندگی کردن با اشتباهات بسیار، بسیار آسانتر خواهد بود. شکست خوردن هرگز مایه شرمساری نیست، شرمساری تنها از تلاش نکردن است. قانون کاشت و برداشت: با تو همانگونه رفتار خواهد شد که تو با دیگران رفتار کردهای. هرچه بکاری همان را پس میگیری. جهان هستی منصف و عادل است، برداشت امروز ما از زندگی حاصل کشتههای دیروز ماست. ریسک: رسیدن به هر هدفی، همیشه مستلزم قبول خطر است. چاشنی زندگی دست زدن به کارهای تازه و خلق تازهها از جوهر خویشتن است. بیخطری نیروی حیات را خفه میکند. تعهد: وقتی ما بر خود مسلط میشویم اتفاق جالبی میافتد، بدین معنی که اغلب همان تعهد کافیست. به بیان دیگر وقتی ما حاضر میشویم هر بهایی را برای رسیدن به هدف خود بپردازیم عموما دیگر نیازی به پرداخت آن پیش نمیآید. تلاش: ما نیاز به تلاش داریم زیرا طبیعت ما آنرا «طلب» میکند. زیرا تلاش، امتیاز و اشتیاق انسان برای یادگیری،خودآزمایی، آزمایش و تجربه است. اشتباه اغلب مردم اینجاست که تنها برای رسیدن به اهداف نهایی کار میکنند و نه برای لذت از کار کردن و به همین خاطر است که وقتی به اهداف مورد نظر خود نمیرسند دچار یاس و افسردگی میشوند. اوضاع وقتی بهتر میشود که ما بهتر شویم همه چیز زمانی تغییر میکند که ما تغییر کرده باشیم و نه قبل از آن. تمام توان خود را به کار بگیرید: وقتی فلسفه فردی شما این باشد که « من تمام تلاش خود را خواهم کرد صرف نظر از اینکه ...» آنوقت است که همیشه میتوانید سرافرازانه بر عقاید خود بایستید. شکست آسیب میرساند اما این آسیب زمانی شدیدتر است که بدانیم حداکثر تلاش خود را بهکار نبردهایم. پایان شب سیه: زندگی اینگونه است، همیشه سردترین و تاریکترین لحظهها درست قبل از سپیده است، اما اگر خود را از سقوط و نومیدی حفظ کنیم پاداشها به زودی سرازیر میشوند. پافشاری: پافشاری یک راز است، رازی که انسانهای موفق بخوبی از آن آگاهند. اینان میدانند که این راز عامل اصلی پیروزی است اما بازندگان پافشاری را به منزلهی نوعی « تلاش اضافی» بیمورد تلقی میکنند ( البته پافشاری را با کلهشقی نباید اشتباه گرفت) درخواست کردن: درس اول چگونه رسیدن به هر خواستهای، درخواست کردن آن است. به چندین دلیل عمده زیر مطرح کردن خواستهها حائز اهمیت است: ۱- درخواست کردن نشانه اعتمادبهنفس و ارزش قائل بودن برای خود است و این برای سلامت مهم است. ۲- اولین قدم منطقی برای تفهیم خواستههای خود به دیگران است زیرا هیچکس قادر به خواندن ذهن ما نیست. ۳- برای دیگران هم لذت کمک کردن به ما را در بردارد. و اگر کسی به شما جواب منفی دهد به معنی لیاقت نداشتن شما نیست بلکه تنها بدین معنی است که ایدههای شما با ایدههای آن شخص جفت نمیشود. دلایل و نتایج: اگر زندگی دلخواه خود را ندارید، اگر واقعا کار دلخواه خود را انجام نمیدهید هیچ عذری برای توجیه آن پذیرفته نیست. میزان لذتی که از زندگی میبریم با میزان سرزنش اوضاع و احوال نسبت معکوس دارد.
فصل پنجم: نیاز به زمان: طبیعت همیشه نیازمند زمان است. بلوط یکشبه بزرگ نمیشود، رشد و تکامل ما نیز چنین است. بنا کردن اعتماد، پرورش یک بدن سالم، یک تجارت سودآور همه و همه نیازمند زمان است. استراحت: طبیعت گاهبهگاه به استراحت و آسودگی نیاز دارد. ما نیز به فراغت، به استراحت، به مرور، به تامل و به بودن نیازمندیم. از کودکان بیاموزیم: وقت خود را با بچهها بگذرانید و چیزهای بیشتری در مورد خندیدن، کنجکاوی، پذیرفتن، اعتماد، اراده و تصور خلاق از آنها بیاموزید، بچهها برای آموزش ما آمدهاند. فعالیت بیوقفه: مادامی که در حرکت هستیم وقتی برای نگران شدن نداریم بهاینترتیب از ضعف وحشتناکی که ناشی از تعبیر و تفسیرهای شخصی شخصی است اجتناب کردهایم. رمز شادی و تکامل در فعالیت است. اگر استفاده نکنید، از دستش میدهید: جهان هستی پیوسته ما را ترغیب به مشغول ماندن میکند. قانون بهرهبرداری قانونی شگفتانگیز است. ما را به حرکت وامیدارد و وقتی میتوانیم آنچه را داریم برای خود نگه داریم که از آن حداکثر استفاده را ببریم. آسوده باشید و امور را به حال خود واگذارید: از دیدگاه علمی، وقتی ما آسوده هستیم ریتم مغزی حرکتی آرامتر به خود میگیرد یعنی امواج آلفا را نشان میدهد و در این حالت است که انسان توانایی و خلاقیت بسیار بیشتری از خود نشان میدهد و نتایج مطلوب به سهولت به بار میآیند. عدم وابستگی: برای رسیدگی به اهداف خود بکوشید اما زندانی این اهداف نباشید ما برای بدست آوردن بعضی چیزها لازم است قادر باشیم بدون آنها زندگی کنیم.
تغییر: جز تغییر هیچ چیز دوام نمیآورد. با این همه بهنظر میرسد که ما گاه این قانون را فراموش میکنیم و یاسها رنجهای فراوانی را بیجهت به خود تحمیل میکنیم. کنارگذاری: برای خلق یک جریان سالم، تمام چیزهایی را که نمیخواهید، استفاده نمیکنید یا نیاز ندارید رها کنید. جدا از احساساتی که بدین ترتیب آشکارا به مرحلهای از تعالی میرسند ناگهان میبینید که مانند یک آهنربا چیزهای تازهتری را به خود جذب میکنید. ما واقعا چقدر میدانیم ؟!: اگر مصمم هستید که قبل از استفاده کردن از هر چیزی ابتدا آنرا درک کنید باید مدتها انتظار بکشید. تجربه به من ثابت کرده است اگر آنچه را داریم بپذیریم و از آن استفاده کنیم بیشترین لطف را به خود کردهایم. بگذارید دیگران وقت خود را به توجیه مسائل بگذرانند بیایید دنبال نتیجه گرفتن باشیم. زندگی بیارزش است مگر آنکه شما به آن ارزش دهید: زندگی کسالتبار نیست بلکه کسالت در مردمی است که از پشت عینکهای کثیف و تیره به دنیای خود نگاه میکنند. تا این لحظه هرچقدر هم از زیباییها لذت برده باشید امروز میتوانید تصمیم بگیرید که بیشتر لذت ببرید. امروز زمان انتخاب است، امروز و هر روز.
فصل ششم امروز مهم است: هرجا که هستید همانجا نقطهی آغاز است، تلاش بیشتر امروز، سازندهی فردای متفاوت شماست. « یک درخت هر چقدر هم که بزرگ باشد با یک دانه آغاز میشود، طولانیترین سفرها با اولین قدم » |
عکس هایی از گل های زیبا و رمانتیک
ادامه مطلب |
![]() ![]() |
کاخ های تهران ادامه مطلب |
![]() ![]() |
30 کار 30 ثانیه ای برای داشتن زندگی بهتر
|
رفتار و طرز برخورد، شالوده و پایه ی موفقیت است. یک انسان سخاوتمند با رفتار و منشی مثبت مطمئناً کامیاب خواهد شد. اگر رفتارتان را تغییر دهید، ادراکتان، اعمالتان، و زندگی تان را تغییر داده اید؛ و با تغییر تک تک زندگی ها، دنیا تغییر خواهد کرد.
در این مقاله ۳۰ نوع کار را عنوان می کنیم که هر کدام فقط ۳۰ ثانیه زمان می برد. تصور کنید اگر میلیون ها یا بیلیون ها انسان روی زمین اگر فقط یکی از این کارها را انجام بدهند، دنیا چطور تغییر می کرد؟ به همین خاطر سعی کردیم راه های جدیدی برای رشد و پیشرفت شخصی به رایتان عنوان کنیم که می توانید در کمتر از ۳۰ ثانیه آن ها را انجام دهید. ۱- تُن صدایتان را تغییر دهید. برای ۳۰ ثانیه سعی کنید نرم تر، آرام تر، و کمی خوشایندتر صحبت کنید. با نتایج شگفت انگیزی روبه رو خواهید شد. آیا می دانستید وقتی با صدای نرم تر و آرام تر به بچه ها دستور بدهید، نسبت به اینکه سرشان داد بزنید، تأثیر بیشتری خواهد داشت؟ اگر در کار خسته شده اید، حتی فقط برای ۳۰ ثانیه سعی کنید لحن صدایتان را آرام تر کنید، شاید زودتر به نتیجه رسیدید! ۲- ایده های قدیمیتان را به یاد آورده و دوباره آن ها را از سر گیرید. برای ۳۰ ثانیه، ایده قدیمیتان را دوباره امتحان کنید. آیا این ایده ی یک اختراع، یک پروژه کاری، یا کاری بوده که به نظرتان خسته کننده می آمده؟ یکی از آن کارها را انتخاب کرده و یک بار دیگر امتحانش کنید. تصور کنید اگر همه ی آدم ها اینقدر جرات داشتند که از نبوغ خدادادی در جهت استعدادهایشان بهره گیرند چه می شد؟ می دانید چه چیزهای جدیدی در دنیا ابداع می شد؟ ۳- برای ۳۰ ثانیه به یک نفر یک فرصت دوباره بدهید. یک بار دیگر به حرف هایش گوش دهید یا یک بار دیگر به او فرصت دهید شاید که تغییر کرده باشد. ۴- به فرزندانتان بگویید «دوستتان دارم» و «به شما افتخار می کنم.» به چشم هایشان نگاه کنید، و به آن ها نشان دهید که چقدر به رایشان ارزش قائلید. تصور کنید اگر همه ی والدین ۳۰ ثانیه در روز هم که شده به فرزندانشان اطمینان خاطر می دادند، دنیا چه تغییری می کرد… ۵- دفعه ی بعدی که منتظر خشنودی آنی یا چیزی بودید که نمی توانید در همان لحظه داشته باشید، برای آنچه که در حال حاضر دارید، ۳۰ ثانیه از خدا تشکر و قدردانی کنید. این کار باعث تغییر رفتارتان خواهد شد. ۶- ۳۰ ثانیه محکم تر و صاف تر بایستید، و سرتان را بالاتر بگیرید. در چشم های دیگران نگاه کنید و با اطمینان بیشتر راه بروید. ببینید چه احساس خوبی دارد. ۷- کاری را که قبلاً از انجام آن دست کشیده اید و نیمه رها کرده اید را انتخاب کنید که امروز انجامش دهید. ۳۰ ثانیه بیشتر طول نمی کشد که برای انجام کاری تصمیم بگیرید. قولتان را پیش خودتان نگه دارید و مطمئن باشید که حتماً انجامش خواهید داد. ۸- به هم ریختگی هایی که کس دیگری ایجاد کرده را تمیز و مرتب کنید. ۹- از کسی تعریف و تمجید کنید. ۱۰- برای چیزی یا کسی که باورش دهید، بایستید. یک جمله ی حمایت کننده، حوزه ی نفوذ شما را گسترده تر خواهد کرد. ۱۱- کسی را در کارش تشویق کنید و به او اطمینان خاطر بدهید. به او بگویید که «تو می توانی!» او را باور داشته باشید و این باور را نشان دهید. ۱۲- کسی را که دوست دارید بیشتر با او آشنا شوید را به خانه تان دعوت کنید. می توانید شام را کنار هم صرف کنید. از این دعوت برای یک دوستی تازه استفاده کنید. ۱۳- به مدت ۳۰ ثانیه در جمع همسرتان را ناز و نوازش کنید. دستتان را پشتش بکشید، انگشتانتان را در موهایش فرو ببرید، نرم و آرام بغلش کنید، دستش را به نرمی فشار دهید، یا حتی یک بوسه تند و چابک. خیلی خوب است اگر بچه هایتان بفهمند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست دارند و برای ابراز علاقه به هم راحت هستند. مطمئناً اگر همه ی زوج ها فقط ۳۰ ثانیه در روز برای چنین کاری وقت می گذاشتند، این قدر زندگی های زناشویی درهم و برهم نبود. ۱۴- یک کلمه ی جدید (کلمه ای از زبانی خارجی که به خوبی به آن تسلط ندارید) یا یک چیز تازه در مورد یک فرهنگ دیگر یاد بگیرید. ۱۵- چکی به مبلغ %۱۰ از حقوق ماهانه تان بنویسید و به مؤسسات خیریه هدیه کنید. ۱۶- هر روز ۳۰ ثانیه برای غالب آمدن بر ترس ها و شجاعانه روبه رو شدن با همه ی موقعیت های زندگی تان دعا کنید. رفتاری مثبت و هدفی مثبت در ذهن داشته باشید. برای کارهای آن روزتان طبق اولویت ها برنامه ریزی کنید. بعد از ۳۰ ثانیه برای تغییر آماده خواهید بود. ۱۷- از کسی بپرسید، «حالت چطور است» و واقعاً به جوابی که به شما می دهد خوب گوش کنید. ۱۸- ۲۰ هزار تومان در یک پاکت گذاشته و با عنوان «ناشناس» برای کسی بگذارید که می دانید به آن احتیاج دارد. نیکوکاری بدون اینکه شناخته شوید احساسی فوق العاده در شما ایجاد خواهد کرد. امتحان کنید! ۱۹- یک اقدام سریع برای محیط زیست بکنید. به پرنده ها غذا بدهید، زباله ها و آشغال ها را جمع و جور کنید و… ۲۰- یک صبحانه ی عالی برای خود انتخاب کنید (انرژی روزانه ی خود را با یک تصمیم ۳۰ ثانیه ای شروع کنید). کمتر مواد قندی بخورید و بیشتر پروتئین و میوه بخورید و صبحانه ای سالم و مقوی برای خود انتخاب کنید. ۲۱- اگر خیلی وقت است که درون خانه یا شرکت هستید، بیرون بروید و اجازه بدهید که نور آفتاب روی صورتتان بنشیند. این کار حالتان را خیلی سریع بهبود خواهد داد. ۲۲- وقتی کسی از شما تقاضای کم خواست (کمک مالی)، پاسخ مثبت بدهید. ۲۳- برای انتخابات ثبت نام کنید. ۳۰ ثانیه برای ثبت نام وقت بگذارید و فرم را پر کنید. با این کار هر وقت موقع انتخابات شهر یا شورا رسید می توانید در این فعالیت مردمی شرکت کنید ۲۴- یک دانه بکارید (یا اگر وارد هستید، یک نهال بکارید). تصور کنید اگر میلیون ها آدم روی زمین این کار را بکنند دنیا چه تغییری خواهد کرد. ۲۵- چراغ اتاق هایی که خالی است را خاموش کنید (لامپ اضافی خاموش). هر ۳۰ ثانیه هم ارزش دارد. ۲۶- در سطل زباله ی خانه چند کیسه ی زباله بگذارید تا انواع مختلف زباله ها را جداگانه دور بریزید. شما بازیافت زباله را از همین امروز شروع کرده اید. ۲۷- یک عادت بدتان را در ۳۰ ثانیه ترک کنید؛ و ۳۰ ثانیه به ۳۰ ثانیه آن را تکرار کنید. ۲۸- ۳۰ ثانیه بخندید. استرستان فروکش خواهد کرد. ۲۹- آب بنوشید. ۳۰- ۳۰ ثانیه از هر آنچه که دارید احساس رضایت کنید؛ و همیشه قدردان نعمت های خداوند باشی. |
رازهای عشق...
|
گفتار های دونالد والترز خیلی کوتاه است گاهی به یک خط هم نمیرسد.
اما اگر هر یک از آنها را برای چند بار در روز بخوانید اثر عمیقی در روح شما خواهد داشت.
هر گفتار برای یک روز است .یکی از روزهای زندگی شما که با تکرار این جملات و ورود مفهموم شان به ضمیر ناخود آگاه شما خیلی زیبا تر خواهد شد .
در هر حالی که هستید به خصوص پیش از خواب یکی از گفتار ها را تکرار کنید .ابتدا با صدای بلند و کم کم به شکل زمزمه .
آری به همین سادگی...
1. راز عشق در تواضع است .
این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست.
بلکه نشان دهنده احساس و تفکری قوی است.
میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند،
تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت
آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.
2. راز عشق در احترام متقابل است.
احساسات متغیر اند، اما احترام دو طرف ثابت می ماند .
اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است ،
با احترام به نظریاتش گوش کن .
احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد .
3. راز عشق در این است که به یکدیگر سخت نگیرید .
عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است .
4. راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگی ات راخوشحال کند ،کاری مثل دادن هدیه ای کوچک ،تحسین ،
لبخندی از روی محبت .
نگذار که جویبار محبت از کمی باران ، بخشکد.
5. راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ ، با محبت تزئین کنید .
بذر علاقه ها و عقیده های تازه رابکار که زیبایی بروید .
ضمنا فراموش نکن که باغ را باید هرس کرد ، مبادا
غنچه های گل پوشیده از علف های هرز عادت شود .
برای اینکه عشق همواره با طراوت بماند فباید به آن
مثل هنر خلاقانه نگاه کرد .
6. راز عشق در خوش مشربی است .
شوخی با دیگران را فراموش نکن ، در ضمن
مراقب شوخی هایت هم باش .
شوخی نا پسند نکن . شوخی باید از روی حسن
نیت باشد ،نه نیشدار .
7. راز عشق در این است که
حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفکر را از یاد نبری .
آیا یک رابطه دراز مدت ، مهم تر از اختلافات
کوچک و زود گذر نیست ؟
8. راز عشق در این است که
مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی ،
و صبر کنی تا خون سردی را دوباره به دست آوری .
با این که احساس جلوه الهام است ، اما شخص
عصبانی نمی تواند چیز ها را با وضوح درک کند .
قلبت را آرام کن .
تنها به این وسیله است که می توانی چیز ها
را آنگونه که هستند ، در یابی .
9. راز عشق در این است که
طرف مقابلت را تحسین کنی .
هر گز با فرض این که خودش این چیز ها را
می داند ،از تحسین غافل نشو .
مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بار ها با خلوص نیت
بگویی : دوستت دارم .
گر چه احساسات بشری به قدمت نسل بشر
است ، اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند .
10. راز عشق در این است که
در سکوت دست یکدیگر را بگیرید .
کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید .
11. راز عشق در توجه کردن به لحن صدا است
برای تقویت گیرایی صدا ، باید آنرا از قلب برآورید ،
سپس رهایش کنید تا بلند بشود وبه سمت پیشانی برود
تار های صوتی را آرام و رها نگه دار .
اگر احساسات قلبی ات را به وسیله صدا بیان کنی ،آن
صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد .
12. راز عشق در این است که بیشتر با نگاه حرف بزنی ،
زیرا چشم ها پنجره های روح هستند .
اگر هنگام صحبت کردن از نگاه استفاده کنی ،
مثل آن است که
پنجره ها را با پرده های زیبایی بیارایی
و به خانه گرما و جذابیت ببخشی.
13. راز عشق دراین است که
از یکدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید ،
زیرانقص همواره جزء لا ینفک انسان است
ذهنت را بر ارزشهایی متمرکز کن
که شما را به یکدیگر نزدیک تر میکند
نه بر مسائلی که بین شما فاصله می اندازد .
14. راز عشق در این است که
حس تملک را از خود دور کنی .
در حقیقت هیچ کس نمی تواند مال کسی شود .
شریک زندگی ات را با طناب نیاز مبند .
گیاه هنگامی رشد میکند که آزادانه از هوا و نور آفتاب
استفاده کند.
15. راز عشق در این است که
شریک زدگی ات را در چار چوبی که خودت می پسندی
حبس نکنی .عیبجویی باعث تباهی می شود .
همه چیز را همان طور که هست بپذیر ،
تا هر دو شاد باشید .قانون طلایی این است :
نقاط قوت را تقویت کن ،
و ضعف ها را نه تقویت کن نه تقبیح .
هرگز سعی نکن با سوزاندن ،
جلوی خونریزی زخم را بگیری .
16. راز عشق در این است که
هنگام سوء تفاهم ، فقط به این فکر نکنی که
طرف مقابل چگونه ناراحتت کرده است .
در عوض به راه حلی فکر کنی که در آینده
از بروز چنین سوء تفاهم هایی جلو گیری کنی .
17. راز عشق در این است که
وقتی پیشنهادی به ذهنت می رسد ، به نیاز خودت
برای بیان آن فکر نکنی ،
بلکه به علاقه دیگری به شنیدن آن فکر کنی .
اگر لازم بود ، حتی ماه ها صبر کن
تا آمادگی شنیدن آنچه را میخواهی بگویی پیدا کند .
18. راز عشق در آرامش است ، زیرا
آرامش باعث تکامل عشق می شود .
عشق ، هوای نفس و احساست شدید نیست .
عشق انسان ها نسبت به یکدیگر بازتابی از عشقازلی
است خداوندگار آرامش کاملاست
19. راز عشق در این است که
در وجود یکدیگر عاشق خدا باشید ،
تا همواره علی رغم همه اشتباهات ،
تشنه رسیدن به کمال باشید ،
چرا که بشر همواره علی رغم موانع فراوان ،
سعی میکند به سمت آرمان های جاودانه حرکت کند .
20. راز عشق در این است که
محبت تان را بسط دهید تا تبدیل به عشق واقعی
میان دو انسان شود
سپس آن عشق را که دست پرورده پروردگار است
بسط دهید تا بشریت و کل مخلوقات را در بر گیرد .
21. راز عشق در این است که
به دیگری لذت ببخشی ، و لی عشق را برای لذت
نخواهی .زیرا عشق حقیقی هوا و هوس نیست .
هر چه نفس قوی تر باشد ، تقاضاهایش بیشتر می شود
و هر چه تقاضا های نفس قوی تر باشد ،
خودپرستی را در تو بیشتر و بیشتر تقویت میکند .
عشق چهره واقعی خود را در ملایمت و مهربانی آشکار
میکند ،نه در لذت جویی .
22. راز عشق در مراعات حال دیگری است .
هر قدر که ملاحظه حال دیگران را می کنی ،
کسی را که دوست داری بیشتر ملاحظه کن .
23. راز عشق در این است که
جاذبه های خود را با دیگری قسمت کنی .
جاذبه نیرویی لطیف و نافذ است که
از دیگری دریافت می کنی .
این نیرو تنها با بخشش رشد میکند .
24. راز عشق در ایجاد تنوع در زندگی است .
نگذار که روزمرگی ها
مثل سیم های کوک نشده ساز ،
نغمه زندگی عاشقانه تان را
به نوایی غم انگیز تبدیل کند .
25. راز عشق در این است که
در هر فر صتی در کنار هم آرام بگیرید ،با هم تنها
باشید ، و افکارتان را با یکدیگر در میان بگذارید .
لازم نیست برای سرگرم شدن حتما
از محرکات خارجی استفاده کنید .
قرار بگذارید که بیشتر با هم تنها باشید
تا بتوانید خودتان باشید .
26. راز عشق در این است که با زمانه کنار بیایید .
مایع عشقتان را طوری نگهدارید
که بتوانید گودالهایی
را که زندگی پیش پایتان میگذارد ،پرکنی.
27. راز عشق در این است که
به محبوبتان قدرت و آرامش بدهید
و از او قدرت و آرامش دریافت کنید ، اما نه با اصرار .
28. راز عشق در استواری است .
در فصول مختلف زندگی ،
عشقتان را مانند کوه بلندی استوار نگه دارید.
|
|
![]() ![]() |
نامه مرد به زنش داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود! به شما اطمینان میدهم هیچ خواننده ای نمیتواند با یک بار خواندن آن را رها کند!
این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل … جولیای عزیزم سلام … بهترین آرزوها را برایت دارم همسر همربانم. همانطور که پیش بینی نامه را خواندید؟ اما بهتر است یک نکته بسیار مهم را بدانید : پائولو قبل از سفر به رم با جولیا یک قرار گذاشته بود که در این مدت هر نامه ای به او رسید آن را بخواند. ! “یک خط در میان” حالا شما هم برگردید و دوباره نامه را یک خط در میان بخوانید تا به اصل ماجرا پی ببرید! |
![]() ![]() |
عشــق و تــاریخ مصــرف ؟!
جهت مشاهده تصاویر در اندازه واقعی بر روی آن ها کلیک فرمایید
امروز روز دادگاه بود و منصور داشت از همسرش جدا می شد ...
منصور با خودش زمزمه كرد ... چه دنیای عجیبی است این دنیای ما ! یك روز بخاطر ازدواج با ژاله سر از پا نمی شناختم و امروز به خاطر طلاقش خوشحالم.
منصور زود خودشو به در ورودی رساند و ژاله وارد شده نشده بهش سلام كرد.
ژاله با دیدن منصور با صدا گفت: خدای من منصور خودتی ؟! بعد سكوتی میانشان حكمفرما شد. منصور سكوت رو شكست و گفت : ورودی جدیدی ؟! ژاله هم سرشو به علامت تائید تكان داد. منصور و ژاله بعد از 7 سال دقایقی با هم حرف زدند و وقتی از هم جدا شدند درخت دوستی كه از قدیم میانشون بود جوانه زد.
در یه روز گرم تابستان ژاله به شدت تب كرد !
منصور ژاله رو به بیمارستانهای مختلفی برد ولی همه دكترها از درمانش عاجز بودند. آخه بیماری ژاله ناشناخته بود. اون تب بعد از چند ماه از بین رفت ولی با خودش چشمها و زبان ژاله رو هم برد و ژاله رو كور و لال کرد. منصور ژاله رو چند بار به خارج برد ولی پزشكان آنجا هم نتوانستند كاری بكنند. بعد از اون ماجرا منصور سعی می كرد تمام وقت آزادشو واسه ژاله بگذاره ساعتها برای ژاله حرف می زد براش كتاب می خوند از آینده روشن از بچه دار شدن براش می گفت ...
ولی چند ماه بعد رفتار منصور تغییر كرد منصور از این زندگی سوت و كور خسته شده بود و
گاهی فكر طلاق ژاله به ذهنش خطور می كرد !!! منصور ابتدا با این افكار می جنگید ولی بالاخره تسلیم این افكار شد و تصمیم گرفت ژاله رو طلاق بده. در این میان مادر و خواهر منصور آتش بیار معركه بودند و منصور را برای طلاق تحریک می کردند. منصور دیگه زیاد با ژاله نمی جوشید بعد از آمدن از سر كار یه راست می رفت به اتاقش. حتی گاهی می شد كه دو سه روز با ژاله حرف نمی زد !
یه شب كه منصور و ژاله سر میز شام بودند منصور بعد از مقدمه چینی و من و من كردن به ژاله گفت:
ببین ژاله می خوام یه چیزی بهت بگم. ژاله دست از غذا خوردن برداشت و منتظر شد منصور حرفش رو بزنه ... منصور ته مونده جراتشو جمع کرد و گفت : من دیگه نمی خوام به این زندگی ادامه بدم یعنی بهتره بگم نمی تونم. می خوام طلاقت بدم و مهریتم ....... در اینجا ژاله انگشتشو به نشانه سكوت روی لبش گذاشت و با علامت سر پیشنهاد طلاق رو پذیرفت.
بعد از چند روز ژاله و منصور جلوی دفتری بودند كه روزی در آنجا با هم محرم شده بودند.
منصور و ژاله به دفتر ازدواج و طلاق رفتند و بعد از ساعتی پائین آمدند در حالی كه رسما از هم جدا شده بودند.
منصور به درختی تكیه داد و سیگاری روشن كرد.
وقتی دید ژاله داره میاد، به طرفش رفت و ازش خواست تا اونو برسونه به خونه مادرش. ولی در عین ناباوری ژاله دهن باز كرده گفت: لازم نكرده خودم میرم و بعد هم عصای نابیناها رو دور انداخت و رفت.
و منصور گیج و منگ به تماشای رفتن ژاله ایستاد !
ژاله هم می دید هم حرف می زد ...
منصور گیج بود نمی دونست ژاله چرا این بازی رو سرش آورده !
منصور با فریاد گفت من كه عاشقت بودم چرا باهام بازی كردی ؟! منصور با عصبانیت و بغض سوار ماشین شد و رفت سراغ دكتر معالج ژاله. وقتی به مطب رسید تند رفت به طرف اتاق دكتر و یقه دكتر و گرفت و گفت: مرد ناحسابی من چه هیزم تری به تو فروخته بودم ؟ دكتر در حالی كه تلاش می كرد یقشو از دست منصور رها كنه منصور رو به آرامش دعوت می كرد ... بعد از اینكه منصور کمی آروم شد دكتر ازش قضیه رو جویا شد. وقتی منصور تموم ماجرا رو تعریف كرد دكتر سرشو به علامت تاسف تكون داد و گفت: همسر شما واقعا كور و لال شده بود ولی از یک ماه پیش یواش یواش قدرت بینایی و گفتاریش به كار افتاد و سه روز قبل كاملا سلامتیشو بدست آورد. همونطور كه ما برای بیماریش توضیحی نداشتیم برای بهبودیشم توضیحی نداریم. سلامتی اون یه معجزه بود ! منصور میون حرف دكتر پرید و گفت: پس چرا به من چیزی نگفت ؟ دكتر گفت: اون می خواست روز تولدتون این موضوع رو به شما بگه ! منصور صورتشو میان دستاش پنهون كرد و بی صدا اشک ریخت چون فردای اون روز؛ روز تولدش بود ...
|
![]() ![]() |
معروف ترین دختران ایرانی دهه ۶۰ نگاهی به فهرست معروفترین دختران متولد دهه ۶۰، ثابت میکند که بحران ازدواج در بین این گروه از خانمها خیلی جدی است. طبق این آمار، تنها ۱۰ درصد خانمهای بررسی شده متاهل هستند؛ یا بهتر بگوییم، فقط یک نفر از میان این جمع ۱۰ نفره! آنها با افراد عادی فرق دارند و به هرحال معروف هستند و… ولی آیا شهرت دلیل خوبی برای ازدواج نکردن دخترهاست؟
جوانترین عروس سینما
ملیکا شریفینیا/ متولد ۱۳۶۵/ متاهل ![]() دختر کوچکتر «آزیتا حاجیان» و «محمدرضا شریفینیا» از ۱۵ سالگی بازیگری را با فیلم «اوینار» ساخته شهرام اسدی شروع کرد. او که با بازی در مهمان مامان، میکس و دایره زنگی بیشتر شناخته شد؛ در سال ۸۶ ازدواج کرد. ازدواجی که به نوبهخودش سر و صدای زیادی بهدنبال داشت. او علاوه بر مجلس عروسی متفاوت، کارت عروسی جالبی هم داشت که در آن به همراه همسرش لباس سنتی دوره قاجار را پوشیده بودند و متن کارت هم به ادبیات آن دوره و با طنز نوشته شده بود. این کارت در نشریات سینمایی و سایتهای اینترنتی منتشر شد و کلی حاشیه درست کرد. به هر حال دختر کوچک خانواده شریفینیا یکی از جوانترین عروسهای سینمای ماست. مهراوه شریفینیا/ متولد ۱۳۶۰/ مجرد
![]() دختر بزرگتر خانواده شریفینیا، برخلاف خواهرش نهتنها بازیگری را از ۸ سالگی شروع کرد بلکه هنوز ازدواج نکرده است. شاید مسئله کار آنقدر برایش جدی شده که فعلا میل به فکر کردن به این موضوعات را ندارد. او کارهای زیادی در سینما و تلویزیون داشته که هنوز هم به یادمان میآید؛ «دزد عروسکها» یکی از همین کارهاست که نخستین بازی او بود. نقطه عطف بازیهای او به سریال «ساعتشنی» برمیگردد که سکوی پرتاب او به قلههای شهرت بود. آخرین کار مهراوه هم سریال «قلب یخی» است و چند پروژه سینمایی دیگر که چشمبسته به شما قول میدهیم حتما در چندتایشان نقش عروس را بازی خواهد کرد؛ اما در عالم واقعیت از این خبرها نیست! باران کوثری/ متولد ۱۳۶۴/ مجرد
دختر خوب بابا «جهانگیر کوثری»، بازیگری را از کودکی شروع کرد. وقتی که باران در «بهترین بابای دنیا» کار داریوش فرهنگ، نقش کوتاهی را بازی کرد هیچکس فکر نمیکرد که مسیر زندگی او تا این حد تغییر کند. باران در نوجوانی و جوانی در فیلمهای سینمایی دیگری هم بازی کرد که البته مهمترین نقشها را در کارهای مادرش یعنی «رخشان بنیاعتماد» داشت. «صاحبدلان» و «خون بازی» ۲ کار مهم او بود که بهترتیب در تلویزیون و سینما بازی کرد و به خاطر کار دوم برنده جایزههایی از جشنواره فیلم فجر شد. باران کوثری یکی دیگر از بازیگران متولد دهه۶۰ است که گرچه زیاد با لباس عروس در فیلمها دیده شده اما همچنان مجرد است و البته او هم برای خودش کلی دلیل محکم دارد! خدیجه آزادپور/ متولد ۱۳۶۷/ مجرد
این دخترخانم یکی از بدشانسترین متولدان دهه شصت به حساب میآید. او که قهرمان رشته ووشو بوده و چند مدال طلا و نقره مسابقات جهانی را در کارنامه دارد، نخستین زن ایرانی است که در مسابقات آسیایی مدال طلا گرفته. او با قهرمانی در گوانگژو، طبیعتا خود را شایسته دریافت جایزه – که عبارت بود از یک دستگاه آپارتمان- میدید. ولی وقتی که آزادپور برای گرفتن پاداشش مراجعه کرد، جواب شنید که: «شما متاهل نیستی و نمیتوانیم به شما خانه بدهیم!»این قهرمان رزمی هیچوقت فکر نمیکرد که مجرد ماندن باعث شود تا سرش بیکلاه بماند. خبر این اتفاق سروصدای زیادی در رسانهها ایجاد کرد و در نهایت… آخرش چه شد؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که خدیجه خانم هنوز مجرد هستند! الناز شاکردوست/ متولد ۱۳۶۳/ مجرد
شاکردوست یکی از دختران دهه شصتی است که همیشه درگیر شایعات مربوط به زندگی شخصی و خصوصا ازدواجش بوده. الناز پارسال از یک مجله بهدلیل اخبار نادرستی که در موردش نوشته بود، شکایت کرد. او در اینباره میگوید: «اصلا درست نیست که برای یک دختر ازدواج نکرده، این حرفها را در بیاورند!» با شایعه عجیب و غریبی که در مورد ازدواج او با یک فوتبالیست پرحاشیه منتشر کردند، ناخواسته به پرحاشیهترین دختر دهه شصتی بدل شده که بهنوعی از «ازدواج نکردن» ضربه دیده. او از سال ۸۳ بازیگری را شروع کرد و در حال حاضر یکی از بازیگرانی است که تمام سعیاش را میکند تا با بهکار گرفتن استعدادهایش هم موفق شود البته اگر خواستگاران خیالی و شایعهسازان بگذارند! زهرا نوری/ متولد ۱۳۶۴/ مجرد
![]() این خانم جوان، روزنامهنگاری است که از سال ۸۳ فعالیتهای ورزشی خود را در رشته راگبی شروع کرده. تیم آنها در نخستین دوره قهرمانی کشور که در سال ۸۵ برگزار شد توانست قهرمان ایران شود. او ۲ سال پیش که تیم ملی راگبی بانوان ایران تشکیل شد، موفق شد پیراهن تیم ملی را بپوشد. نوری در حال حاضر خبرنگار روزنامه «ایران ورزشی» است و در دانشگاه رشته مکانیک خوانده. برای همه جالب است که کاپیتان تیم ملی راگبی در ۳ رشته مختلف فعالیت کرده و موفق هم بوده. بهنظرخودش نه تنها راگبی در زندگی شخصیاش تاثیر منفی بر تصمیمگیریهایش نداشته بلکه باعث شده که همیشه با این ورزش شارژ شود. بله، زهرا خانم هم فعلا مجرد است. شادی پریدر/ متولد ۱۳۶۵/ مجرد
![]() شاید یکی از موفقترین دخترهای دهه شصتی شادی خانمی باشد که از ۷ سالگی شطرنج را زیرنظر پدرش شروع کرد، از ۹ سالگی وارد تیم ملی بزرگسالان شد و ۲ سال بعد به استادی فدراسیون جهانی شطرنج رسید. ۱۴ سالگیاش با سمت استاد بینالمللی شطرنج گذشت و در ۱۸ سالگی توانست با شکست قهرمان جهان به مقام «استاد بزرگ شطرنج» برسد. شادی در حال حاضر فوقلیسانس مدیریت تربیتبدنی از دانشگاه تهران است. از نظر او شطرنجبازها آیندهنگر هستند و قدرت تجزیه و تحلیل بالایی هم دارند. به همین دلیل او تمام سعی خود را میکند تا برای مهمترین اتفاق زندگیاش بیشتر بالا و پایین کند.
آزاده نامداری/ متولد ۱۳۶۳/ مجرد
![]() اولین مجری خانمی که در برنامههایش خشکی سابق اجراهای زنانه را کم کرد، آزاده نامداری بود. او که در حال حاضر هم یکی از مجریهای فعال و پرطرفدار صداوسیماست، این روزها برنامه پر سروصدایی در شبکه ۲ دارد. همان برنامهای که اخیرا یک مرد ۳ زنه را سوژه قرار داد و کلی جنجالساز شد. «تازه چه خبر؟» یکی از سوالاتی بود که او همیشه در برنامه «تازهها» سیمای خانواده به آن جواب میداد. آزاده در سال ۸۴ با همین برنامه شناخته شد اما قبل از آن هم در کرمانشاه همکاریهایی با شبکه استانی «زاگرس» داشت. او مدیریت صنعتی خوانده و هوش و ذکاوت مدیریتی در اجراهایش به وضوح دیده میشود؛ حالا نمیدانیم مجرد ماندن او را هم باید پای همین هوشش بگذاریم یا نه؟!
|
![]() ![]() |
|
|
![]() ![]() |
![]() |
![]() ![]() |
زندگی باید کرد !
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه با سوسوی امیدی کمرنگ
زندگی باید کرد !
گاه با غزلی از احساس
گاه با خوشه ای از عطر گل یاس
زندگی باید کرد !
گاه با ناب ترین شعر زمان
گاه با ساده ترین قصه یک انسان
زندگی باید کرد !
گاه با سایه ابری سرگردان
گاه با هاله ای از سوز پنهان
گاه باید روئید
از پس آن باران
گاه باید خندید
بر غمی بی پایان
لحظه هایت بی غم ............
روزگارت آرام ........
مانده ام سر در گریبان
هر چند نمیدانم خوابهایت را با که شریک میشوی اما هنوز ، شریک تمام بیخوابیهای من، تویی
من گریزانم از این خسته ترین شکل حیات و از این غربت تلخ که به اجبار به پایم بستند می گریزم از شب می گریزم از عشق و تو ای پاک ترین خاطره ها همه جا در پی تو می گردم...
خسته ام دیگر ازین فریاد ها
عاشق شدن چيز ساده ايست . . . مهم عاشق ماندن است ، بي انتها.. بي زوال.. تا ابد.. بي منت....!
بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
نه تلخم ، نه شیرین ، مزه ی بی تفاوتی میدهم این روزا ، جنس حالم زیاد مرغوب نیست
نمیدانم چه میخواهم خدایا / به دنبال چه میگردم شب و روز چه میجوید نگاه خسته من/ چرا افسرده است این قلب پر سوز
باران را در آغوش می گیرم و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم تو با آغوشی باز... با آغوشی پر از نفس های پاییزی به استقبالم می آیی... و مرا تنگ در آغوشت می گیری و یک نفس عمیق تو کافیست برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت...
فرق است میــان آنــکه یـــارش در بــر . . . با آنـــکه دو چشــم انتظـــارش بــر در
زن ها هم خــدایند . . . زیبــا ، انتقــام جو و عـاشق پیشه . . . می آفریننــد و انتظار پرســتش دارند
عکس های منتخب...
|
![]() ![]() |
عکس های متفرقه ادامه مطلب |
![]() ![]() |
استیو جابز
![]() استیو جابز، مرد شماره یک کمپانی اپل تنها ۵۶ ساله بود که سرطان لوزالمعده در نهایت بر او غالب گشت و درگذشتش را در سال ۲۰۱۱ رقم زد. تنها لحظاتی پس از اعلام این خبر نام و تصویر استیو جابز بر صفحات اول سایتها و روزنامههای جهان نقش بست و شبکههای تلویزیونی تصاویر مردی را نشان دادند که در آنها میشد به وضوح تحلیل رفتن قوای بدنی وی را در جریان مبارزه چند سالهاش با سرطان مشاهده کرد.
الیزابت تیلور ![]() الیزابت تیلور یکی از معدود بازماندگان عصر طلایی هالیوود بود که در سن ۷۹ سالگی درگذشت. از او به عنوان یکی از بهترین بازیگران دنیای سینما یاد میکنند و دریافت دو جایزه اسکار گواهی بر کارنامهی موفق حرفهای است که این ستاره پس از مرگش از خود به جای گذاشت. الیزابت تیلور در مجموع هشت بار ازدواج کرد و سالهای زیادی را گریبانگیر بیماریهای متعدد جسمی بود.
واتسلاو هاول
![]() واتسلاو هاول، رئیس جمهوری پیشین چک و یکی از نویسندگان و فعالان سرشناس حقوق بشر، در روزهای پایانی سال ۲۰۱۱ چشم از جهان فروبست. این شخصیت برجستهی سیاسی یکی از رهبران انقلاب مسالمتآمیز در کشورش بود و ادیبان سرشناس چکسلواکی سابق به شمار میرفت. او در سن ۷۵ سالگی در پراگ درگذشت.
ایمی واینهاوس
![]() ایمی واینهاوس، خواننده مشهور بریتانیایی را ستارهای بزرگ با درخششی کوتاه توصیف میکنند. او یکی از استعدادهای کمیاب موسیقی بود که در سن ۲۷ سالگی درگذشت، هرچند به دلیل شیوه زندگی این خواننده که با اعتیاد به مواد مخدر و الکل عجین شده بود، بسیاری مرگ او را غیرمنتظره ندانستند. آلبوم «بازگشت به سیاهی» از ایمی واینهاوس برنده پنج جایزه معتبر گرمی شد و میلیونها نسخه از آن به فروش رفت.
گری مور
![]() عالم راک یکی از چهرههای بزرگ خود را در سال ۲۰۱۱ از دست داد؛ گری مور، یکی از چیرهدستترین گیتاریستهای جهان و عضو پیشین گروه اسطورهای "تین لیزی" در سن ۵۸ سالگی درگذشت. جسد او در هتلی مجلل در استپتونا، واقع در جنوب اسپانیا کشف شد. مرگ غیرمنتظره گری مور که بسیاری او را از نوابغ گیتارنوازی میدانند، هواداران او را در سراسر جهان شوکه کرد.
اسامه بن لادن
![]() مرگ بن لادن، رهبر شبکه تروریستی القاعده یکی از اخبار مهم دنیا در سال ۲۰۱۱، ده سال پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر بود. باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، روز یکشنبه (اول مه/۱۱ اردیبهشت) به وقت محلی، در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد که یک واحد ویژهی آمریکا، اسامه بن لادن، رهبر شبکهی تروریستی القاعده را در جریان نبردی در پاکستان کشته است.
کریستا ولف
![]() کریستا ولف، از نویسندگان نامدار آلمانی در ۸۲ سالگی و در پی یک بیماری طولانی در برلین از دنیا رفت. او را مشهورترین نویسندهی زن آلمانی قرن بیستم، و در کنار گونتر گراس از مهمترین چهرههای ادبیات پس از جنگ دوم میخوانند. نگاه صلحطلبانه و توجه به مسائل و معضلات زنان، از دورنمایههای اصلی آثار اوست.
ماریا اشنایدر
![]() بازی در فیلم "آخرین تانگو در پاریس" در کنار مارلون براندو، ماریا اشنایدر هنرپیشه فرانسوی را به اوج شهرت رساند. ماریا اشنایدر در سالهای پایانی عمرش در چندین گفتوگو از همکاری با برناردو برتولوچی کارگردان این فیلم ابراز پشیمانی کرده بود و هیچگاه نیز نتوانست در فیلم دیگری خوش بدرخشد و شهرت وی تنها به ایفای چند نقش کوتاه در سالهای بعد بسنده شد. ماریا اشنایدر در سن ۵۸ سالگی درگذشت.
جو فریزر
![]() جو فریزر ۶۷ ساله و یکی از مهمترین رقبای محمد علی کلی قهرمان بوکس سنگین وزن جهان که به سرطان کبد مبتلا بود، در سال ۲۰۱۱ درگذشت. او در سال ۱۹۷۱ در مسابقهای که به «مبارزه قرن» معروف شد، پس از سالها موفقیت محمد علی کلی، در یک رقابت نفسگیر بر وی پیروز شد. دو مسابقه دیگر دههی ۷۰ میلادی اما با پیروزی محمد علی همراه بود. جو فریزر در سال ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵ در برابر وی مغلوب شد.
معمر قذافی
![]() بسیاری مرگ معمر قذافی، دیکتاتور پیشین لیبی در روز ۲۰ اکتبر ۲۰۱۱ در زادگاهش شهر سرت را نقطهی عطفی در "بهار عرب" میدانند. تصاویر شادی مخالفان در لیبی پس از انتشار خبر کشته شدن قذافی به سرعت در رسانههای خبری و شبکههای اجتماعی منتشر شد.
پیتر فالک
![]() دوستداران سینما او را با نام "ستوان کلمبو"، یک کارآگاه گیج آمریکایی میشناختند که علیرغم ظاهر دست و پا چلفتیاش هر بار از حل معماهای پیچیده جنایی سربلند بیرون میآمد. پیتر فالک به دلیل بازی در نقش کلمبو چهار بار جایزه معتبر امی را از آن خود کرد. ایرانیها، صدا و لهجهی پیتر فالک را در نقش مأمور اداره جنایی پلیس با صدای منوچهر اسماعیلی، دوبلور سرشناس، میشناسند. پیتر فالک در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
سوکراتس
![]() در عالم فوتبال معدود ستارگانی هستند که چهرهشان با تصورهای کلیشهای ورزشدوستان چندان همخوان نیست. دکتر سوکراتس، رهبر ملیپوشان برزیل در جامهای جهانی ۱۹۸۲ و ۸۶ از جمله این ستارگان بود. افراط در کشیدن سیگار و بعدها نوشیدن مشروبات الکلی را میتوان از "نقاط ضعف" این ستاره بزرگ دانست که در رشته پزشکی تحصیل کرده بود. سوکراتس در سن ۵۷ سالگی و در پی عفونت حاد روده درگذشت.
برند آیشینگر
![]() برند آیشینگر را "آقای سینمای آلمان" لقب دادهاند. او بیش از ۳۰ سال در سینمای این کشور فعالیت کرد و به ویژه در برقراری پیوندی نزدیک با هالیوود به تلاشی خستگیناپذیر دست زد. با کار و تلاش او بود که فیلمهای سینمایی برجستهای مانند «عطر» و «سقوط» شکل گرفت. این سینماگر کوشا و پرتوان در ۶۱ سالگی در لسآنجلس درگذشت.
جین راسل
![]() جین راسل، بازیگر سینمای آمریکا در سن ۸۹ سالگی در خانهاش درگذشت. زیبایی و جذابیت یکی از عوامل اصلی به شهرت رسیدن وی هم در دنیای مد و هم در صحنه سینما بود. پس از بازی در فیلم "یاغی" جین راسل تلاش داشت تا با ایفای نقشهای دیگر از لقب "بمب جنسی" که توسط رسانهها به او داده شده بود، فاصله بگیرد و استعدادش در بازیگری را نشان دهد. او در مجموع سه بار ازدواج کرد و در ۲۸ فوریه چشم از جهان فروبست.
پیت پاسلتویت
![]() پیت پاسلتویت، هنرپیشه بریتانیایی در ۶۴ سالگی و در اثر بیماری سرطان درگذشت. او یکی از بازیگران برجسته صحنه تئاتر بود و در شماری از فیلمهای موفق نظیر «پارک ژوراسیک»، «مظنونین همیشگی» و «به نام پدر» بازی کرده بود.
کیم جونگ ایل
![]() خبر درگذشت کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی دو روز پس از درگذشتش در روز (۱۹ دسامبر/ ۲۸ آذر) از تلویزیون دولتی این کشور اعلام شد. در این خبر علت مرگ "رهبر محبوب خلق" کره شمالی ایست قلبی عنوان شد. او رهبری جمهوری دموکراتیک خلق کره (کرهشمالی) را در سال ۱۹۹۴ از پدرش به ارث برده بود و پس از او نیز پسرش کیم جونگ اون (راست) به جانشینیاش انتخاب شد |
![]() ![]() |
پدر و مادر ؟؟
آدما تا وقتي کوچيکن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن. ![]() پدرم ، تنها کسي است که باعث ميشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم ميتوانند مرد باشند !
شرمنده مي کند فرزند را ، دعاي خير مادر ، در کنج خانه ي سالمندان ... ![]() خورشيد هر روز ديرتر از پدرم بيدار مي شود اما زودتر از او به خانه بر مي گردد !
![]() سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ،
نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم ؛ سلامتيه اون پسري که... ![]() هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردم
که با هر بار تراشيده شدن، کوچک و کوچک تر ميشود… ولي پدر ...
... ... ... ... يک خودکار شکيل و زيباست که در ظاهر ابهتش را هميشه حفظ ميکند خم به ابرو نمياورد و خيلي سخت تر از اين حرفهاست فقط هيچ کس نميبيند و نميداند که چقدر ديگر ميتواند بنويسد … بياييد قدردان باشيم ... به سلامتي پدر و مادرها
![]()
![]() پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!! ![]() مادر تنها کسيست که ميتوان "دوستت دارم"هايش رااا باور کرد حتي اگر نگويد...??? سلامتي اون پدري که شادي شو با زن و بچش تقسيم ميکنه ![]() مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري ! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد! مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود! ![]() پدرم هر وقت ميگفت "درست ميشود"...
تمام نگراني هايم به يک باره رنگ ميباخت...! مردان پيامبر شدند؛ ![]() آدم پير مي شود وقتي مادرش را صـــــــــــــــــــــــــــــ دا ميزند اما جوابي نميشنود......... ![]() تو 10 سالگي : " مامان ، بابا عاشقتونم" ![]() بهشت از آن مادران است در حالي که به جز پرستاري و نگهداري از فرزندان ، هيچ حق ديگري نسبت به آتها ندارند و براي بيشتر چيزها اجازه ي بابا لازم است !!!!!
وقتي پشت سر پدرت از پله ها مياي پايين و ميبيني چقدر آهسته ميره ، ميفهمي پير شده ! وقتي داره صورتش رو اصلاح ميکنه و دستش ميلرزه ، ميفهمي پير شده ! وقتي بعد غذا يه مشت دارو ميخوره ، ميفهمي چقدر درد داره اما هيچ چي نميگه... و وقتي ميفهمي نصف موهاي سفيدش به خاطر غصه هاي تو هستش ، دلت ميخواد بميري ![]() اگر 4 تکه نان خيلي خوشمزه وجود داشته باشد و شما 5 نفر باشيد
کسي که اصلا از مزه آن نان خوشش نمي آيد (( مادر )) است |
![]() ![]() |
چطور ، بهتر زندگی کنم؟
پرسیدم.....
چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
با كمی مكث جواب داد :
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
و بدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ،
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .
پرسیدم ،
آخر .... ،
و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،
قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .
كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..
بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..
داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ...
هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،
آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..
مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،
مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..
به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،
كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :
زلال باش .... ، زلال باش .... ،
فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست
دو چيز را هميشه فراموش كن:
خوبي كه به كسي مي كني
بدي كه كسي به تو مي كند
هميشه به ياد داشته باش:
در مجلسي وارد شدي زبانت را نگه دار
در سفره اي نشستي شكمت را نگه دار
در خانه اي وارد شدي چشمانت را نگه دار
در نماز ايستادي دلت را نگه دار
دنيا دو روز است:
يك با تو و يك روز عليه تو
روزي كه با توست مغرور مشو و روزي كه عليه توست مايوس نشو. چرا كه هر دو پايان پذيرند.
به چشمانت بياموز كه هر كسي ارزش نگاه ندارد
به دستانت بياموز كه هر گلي ارزش چيدن ندارد
به دلت بياموز كه هر عشقي ارزش پرورش ندارد
دو چيز را از هم جدا كن:
عشق و هوس
چون اولي مقدس است و دومي شيطاني، اولي تو را به پاكي مي برد و دومي به پليدي.
در دنيا فقط 3 نفر هستند كه بدون هيچ چشمداشت و منتي و فقط به خاطر خودت خواسته هايت را بر طرف ميكنند، پدر و مادرت و نفر سومي كه خودت پيدايش ميكني، مواظب باش كه از دستش ندهي و بدان كه تو هم براي او نفر سوم خواهي بود.
چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده ميكني؟ مانند تيري زهرآلود يا آفتابي جهانتاب، زندگي گير يا زندگي بخش؟
بدان كه قلبت كوچك است پس نميتواني تقسيمش كني، هرگاه خواستي آنرا ببخشي با تمام وجودت ببخش كه كوچكيش جبران شود.
هيچگاه عشق را با محبت، دلسوزي، ترحم و دوست داشتن يكي ندان، همه اينها اجزاء كوچكتر عشق هستند نه خود عشق.
هميشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن، آنگاه مي بيني كه چگونه قبل از اينكه خودت دست به كار شوي ، كارها به خوبي پيش مي روند.
از خدا خواستن عزت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است.
از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است.
|
![]() ![]() |
![]()
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() ![]() |
بهترين لحظات زندگي از نگاه چارلي چاپلين
To fall in love
عاشق شدن
To laugh until it hurts your stomach
.آنقدر بخندي كه دلت درد بگيره
To find mails by the thousands when you return from a
vacation.
بعد از اينكه از مسافرت برگشتي ببيني
هزار تا نامه داري
To go for a vacation to some pretty place.
براي مسافرت به يك جاي خوشگل بري
To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از راديو گوش بدي
To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بري و به صداي بارش بارون گوش بدي
To leave the Shower and find that
the towel is warm
از حموم كه اومدي بيرون ببيني حو له ات گرمه !
To clear your last exam.
آخرين امتحانت رو پاس كني
To receive a call from someone, you don't see a
lot, but you want to.
كسي كه معمولا زياد نمي بينيش ولي دلت
مي خواد ببينيش بهت تلفن كنه
To find money in a pant that you haven't used
since last year.
توي شلواري كه تو سال گذشته ازش استفاده
نمي كردي پول پيدا كني
To laugh at yourself looking at mirror, making
faces.
براي خودت تو آينه شكلك در بياري و
بهش بخندي !!!
Calls at midnight that last for hours.
تلفن نيمه شب داشته باشي كه ساعتها هم
طول بكشه
To laugh without a reason.
بدون دليل بخندي
To accidentally hear somebody say something good
about you.
بطور تصادفي بشنوي كه يك نفر داره
از شما تعريف مي كنه
To wake up and realize it is still possible to sleep
for a couple of hours.
از خواب پاشي و ببيني كه چند ساعت ديگه
هم مي توني بخوابي !
To hear a song that makes you remember a special
person.
آهنگي رو گوش كني كه شخص خاصي رو به ياد شما
مي ياره
To be part of a team.
عضو يك تيم باشي
To watch the sunset from the hill top.
از بالاي تپه به غروب خورشيد نگاه كني
To make new friends.
دوستاي جديد پيدا كني
To feel butterflies!
In the stomach every time
that you see that person.
وقتي "اونو" ميبيني دلت هري
بريزه پايين !
To pass time with
your best friends.
لحظات خوبي رو با دوستانت سپري كني
To see people that you like, feeling happy
.كساني رو كه دوستشون داري رو خوشحال ببيني
See an old friend again and to feel that the things
have not changed.
يه دوست قديمي رو دوباره ببينيد و
ببينيد كه فرقي نكرده
To take an evening walk along the beach.
عصر كه شد كنار ساحل قدم بزني
To have somebody tell you that he/she loves you.
يكي رو داشته باشي كه بدونيد دوستت داره
remembering stupid
things done with stupid friends.
To laugh .......laugh. ........and laugh ......
يادت بياد كه دوستاي احمقت چه كارهاي
احمقانه اي كردند و بخندي
و بخندي و ....... باز هم بخندي
These are the best moments of life....
اينها بهترين لحظههاي زندگي هستند
Let us learn to cherish them.
قدرشون رو بدونيم
"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگي يك هديه است كه بايد ازش لذت برد
نه مشكلي كه بايد حلش كرد
چاپلين مي گويد :
وقتي
زندگي 100 دليل براي گريه كردن
به تو نشون ميده
تو 1000 دليل براي خنديدن
به اون نشون بده
|
![]() ![]() |
تقصیـر از مـا نیـست !
دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را … این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!
کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکردهای و روی هم تلنبار شدهاند! فرصت نداری صندوقت را خالی کنی! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بِکشیاش … توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی توی رقص اگر پابهپایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههای قشنگ را نشانت داد
برای یکی یک دوستت دارم خرج میکنی برای یکی یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی! یک با من میمانی؟
متهمت میکنند به هیزی … به مخزدن ... به اعتماد آدمها! سواستفاده کردن به پیری و معرکهگیری … اما بگذار به سن تو برسند! بگذار صندوقچهشان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند غریب است دوست داشتن ... و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن !
و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر. تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند |
![]() ![]() |
مرکز آموزش بزرگسالان برگزار میکند...
کلاسهاى آقايان
توجه: به دليل پيچيدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بيش از ٨ نفر ثبت نام نمیشود
کلاس ٣ مسئوليت پذيري در قبال سطل زباله بردن يا نبردن ؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ٤ هفته، يکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٤ تفاوتهاى بنيادى بين سبد لباسهاى کثيف و کف زمين برگزارى به صورت نمايش فيلم با توضيحات تکميلى مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١٤ تا ١٦ کلاس ٥ آيا ظرفهاى غذا میتوانند خودشان پرواز کنند و در سينک آشپزخانه فرود آيند؟ برگزارى به صورت نمايش ويديويى مدّت: ٤ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٦ گم کردن ريموت کنترل و از دست دادن هويت برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتيبان مدّت: ٤ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٧ يادگيرى چگونگى پيدا کردن چيزها ..... ابتدا نگاه کردن به سرجايش و بعد زير و رو کردن خانه برگزارى به صورت بحث آزاد مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠ کلاس ٨ حفظ سلامتى ... گل آوردن براى همسر سلامتى شمارا به خطر نمیاندازد برگزارى به صورت نمايش اسلايد همراه با نوار صوتى مدّت: سه شب، يکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٩ مرد واقعى هنگامى که راه را گم کرد از يکنفر سوال میکند برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد مدّت: حداقل ٦ ماه، سهشنبهها از ١٨ تا ٢٠ کلاس ١٠ آيا از لحاظ ژنتيکى غيرممکن است که به هنگام پارک کردن ماشين توسط همسرتان ساکت بنشينيد؟ برگزارى به صورت شبيهسازى کامپيوترى مدّت: ٤ هفته پنجشنبهها از ساعت ١٢ تا ١٤ کلاس ١١ تفاوتهاى بنيادى بين مادر و همسر برگزارى به صورت آنلاين و نقش بازى کردن مدّت: نامحدود، سهشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢٢ کلاس ١٢ حفظ آرامش به هنگام خريد کردن همسر برگزارى به صورت تمرينات مديتيشن و روشهاى تنفسى مدّت: ٤ هفته، شنبهها و سهشنبهها از ١٧ تا ٢٠ کلاس ١٣ مبارزه با فراموشى ... به يادآوردن روز تولد، سالگردها و ساير تاريخهاى مهم برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى مدّت: سه شب، يکشنبه و سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١
************ ********* ********* ********* ********* ********* ********* ********* *****
پس از پايان دوره، به كسانى كه امتحانات را با موفقيت بگذرانند ديپلم افتخار داده خواهد شد.. کلاسها براى خانم ها کلاس ١ کلاس ٢ مسابقه فوتبال یک ورزش است نه فیلم غیر اخلاقی برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد مدّت: ٢ هفته، شنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠ کلاس ٣ آيا میتوان با آمادگی قبلی برای رفتن به مراسم عروسی همزمان با آقایان حاضر شد؟ برگزارى به صورت کار عملى و گروهى مدّت: ٤ هفته، يکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٤ نحوه گرفتن صحیح فرمان اتومبیل (بطور ثابت و در حال دور زدن) برگزارى به صورت نمايش فيلم با توضيحات تکميلى مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١٤ تا ١٦ کلاس ٥ نحوه تشخیص تاریخ انقضاء مواد خوراکی از روی بسته آنها هنگام خرید برگزارى به صورت نمايش ويديويى مدت: ٤ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٦ عدم ترس از نازل پمپ بنزین و استفاده از آن برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتيبان مدت: ٤ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٧ اهمیت دادن به ظاهر و هیکل خود بعد از ازدواج به مانند قبل آن برگزارى به صورت بحث آزاد مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠ کلاس ٨ گفتن "عزیزم" به شوهر سلامتى شمارا به خطر نمیاندازد برگزارى به صورت نمايش اسلايد همراه با نوار صوتى مدّت: سه شب، يکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١ کلاس ٩ چطور می توان با تلفن زیر 30 دقیقه صحبت کرد؟ برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد مدّت: حداقل ٦ ماه، سهشنبهها از ١٨ تا ٢٠ کلاس ١٠ آيا از لحاظ ژنتيکى غيرممکن است که هنگامی که خانم های خودمانی با هم تنها هستند حرف های زشت نزنند؟ برگزارى به صورت شبيهسازى کامپيوترى مدّت: ٤ هفته پنجشنبهها از ساعت ١٢ تا ١٤ کلاس ١١ تفاوتهاى بنيادى بين شوهر و آرنولد شوارتزنگر ، براد پیت و بیل گیتس برگزارى به صورت آنلاين و نقش بازى کردن مدّت: نامحدود، سهشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢٢ کلاس ١٢ رد نشدن از جلوی تلویزیون با جارو به هنگام پخش فینال جام باشگاه های اروپا برگزارى به صورت تمرينات مديتيشن و روشهاى تنفسى مدّت: ٤ هفته، شنبهها و سهشنبهها از ١٧ تا ٢٠ کلاس ١٣ عدم حساسیت به دختران زیبا تر از خود و عدم زشت خطاب کردن آنها و ایراد بستن به آنها برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى مدّت: سه شب، يکشنبه و سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١ |
![]() ![]() |
صفحه قبل 1 ... 19 20 21 22 23 ... 39 صفحه بعد