S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

شیـوه های تضمیـنی برای تسخیـر قـلب دیـگران

راه هایی برای اینکه بیشتر و عمیق تر در قلب عزیزتان نفوذ کنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خیلی ها اعتقاد دارند که عشق فقط یک افسانه است و در دنیایی که آدم ها، حتی وقت کافی برای انجام کارهای ضروری و شخصی ندارند، آیا هنوز می شود کسانی را پیدا کرد که عاشق کسی باشند؟ وقتی به کسی علاقه داری حتما دوست داری او هم مثل شما همان حس را داشته باشد اما گاهی با همه علاقه و اشتیاقی که به شریک زندگی ات داری متوجه می شوی آن طرف سکه خیلی خوشایند شما نیست. نه تنها او را به سمت خودت جذب نمی کنی بلکه از میزان عشق و علاقه او نسبت به خودت آگاهی نداری اما نترس چون اگر واقعا تصمیم بگیری که دوباره همراه زندگی ات را عاشق خودت کنی، می توانی این کار را انجام دهی. در همین لحظه همه مشکلات ارتباطت را فراموش کن و با تمرکز، کارهایی که برایت می گوییم را انجام بده. معطل نکن!

● نقاب را بردار

این که همان طور باشی که هستی کار سختی است؟ پس چرا بیشتر اوقات در حال بازی کردن نقشی هستی که اصلا شباهتی به ویژگی های خودت ندارد؟ تا کی می توانی نقش یک آدم کامل که هیچ عیب و ایرادی ندارد را بازی کنی؟ اگر روزی خسته شدی و ناگهان فشار مدت ها سکوت را روی شریکت خالی کردی، فکر نمی کنی با این کار او را بیشتر شوکه می کنی؟ بدون این که ترس از دست دادن همراهت را داشته باشی صادقانه و با جسارت از عقاید و احساس هایت حرف بزن و به او نشان بده که چه دیدگاهی در مورد او و زندگی ات داری حتی اگر نظرت مخالف دیدگاه های او باشد نترس، چون وقتی با قدرت موضع گیری ات را مشخص می کنی و فریاد می زنی که وجود داری، زیبایی بیشتری را برای شریکت به وجود می آوری اما اگر یک خانم هستید باید یک راز کوچک را هم بدانی. بیشتر خانم ها به دلیل روحیات خاصی که دارند در نخستین ملاقات ها همه احساسات خود را بیرون می ریزند و هرچیزی که به ذهن شان می رسد را برای شریک شان بازگو می کنند. دست نگه دارید، چون شما سال های سال فرصت دارید که در کنار هم زندگی کنید و از سرگرمی ها و احساسات تان حرف بزنید. نکته کلیدی ما به شما قدری پیچیده بودن است. از روی این ویژگی به سادگی رد نشوید و سعی کنید برای مرد زندگی تان قدری مبهم باشید. بگذارید او به تدریج کشف تان کند.

● وقتی عشق همه زندگی ات می شود


مردان حتی آن هایی که واقعا عاشق یک زن می شوند تنها بخشی از ذهن و زندگی خود را درگیر یک ارتباط می کنند اما زنی که عاشق شد همه زندگی اش صرف عشقی می شود که درگیرش شده است. مگر نمی خواهی همراه و شریکت را عاشق خودت کنی؟ پس برای شروع یاد بگیر که کمتر در مورد احساست با یک مرد صحبت کنی و اصلا لازم نیست هر احساس و واکنشی که نسبت به ارتباطت داری را بی پرده برایش بیان کنی. شما کارهای دیگری هم داری که در کنار عشق به شریکت باید انجام دهی. شاید این یک حقیقت تلخ برای خانم ها باشد اما تحقیقات روان شناسان نشان داده، که هرچقدر زنان بیشتر حرف بزنند و از احساس های شان صحبت کنند و از همه بدتر همه زندگی شان را وقف عشق به شریک شان کنند، به همان میزان یک مرد را بیشتر از خودشان دور کرده اند.

● وقتی مرد دیگر عاشق نیست


محبت یک موضوع ۲ طرفه است و تعادل زمانی به وجود می آید که شما به همان اندازه ای که محبت دریافت می کنید به همان میزان هم محبت و عشق هدیه بدهید. هدیه خریدن، مهمان کردن شریک تان به شام یا سورپرایز کردن شریک تان اگر از سمت یک مرد باشد خوب و طبیعی است اما اگر این رفتارها از طرف یک زن به صورت پشت سر هم و همیشگی انجام شود هیچ ارزشی ندارد. چون هدیه دادن یک ویژگی مردانه به حساب می آید و اگر یک خانم بیش از اندازه ای که شریکش به او محبت می کند، به او عشق بورزد دیر یا زود مرد زندگی اش را از خود دور می کند و دکمه عشق یک باره در مرد خاموش می شود.وقتی یک زن بیش از اندازه به شریکش محبت کند مرد او را مانند مادرش فرض می کند و یادتان باشد هیچ مردی نمی تواند عاشق مادرش شود بلکه فقط می تواند دوستش داشته باشد. پس یاد بگیر که در عشق از شریکت جلوتر قدم بر نداری. از این که مرد زندگی تان برای تان هدیه می خرد یا برای تان وقت می گذارد شرمنده نشوید و به فکر جبران نباشید چون مردان با انجام این کارها احساس قدرت مردانه بیشتری حس می کنند.

● قبل از قلب، ذهنش را تسخیر کن


در شروع یک آشنایی بهتر است خوب به رفتار و واکنش های شریکت دقت کنی تا روحیات او را بیشتر بشناسی. از کسانی که او را می شناسند در مورد سرگرمی ها و سلایقش صحبت کن و نقاط اشتراک خودت و او را کشف کن. به دنبال این باش که شریکت از چه چیزی خوشش می آید و از چه کارها و رفتارهایی بیزار است. سعی کن شنونده خیلی خوبی برای شریکت باشی چون آدم ها بیشتر جذب کسانی می شوند که مطمئن باشند حرف های شان شنیده و درک می شود. وقتی به حرف های شریکت توجه کنی به تدریج شعله یک عشق را در او ایجاد خواهی کرد که برای همیشه ماندنی است. به او نشان بده که برایش اهمیت داری و مهم ترین شخص زندگی ات در او خلاصه می شود. وقتی با او به رستورانی می روی و او مشغول صحبت کردن می شود، هرگز صحبت هایش را قطع نکن حتی اگر تلفن همراهت زنگ خورد، مکالمه شریکت را قطع نکن و با اینکار مطمئن باش که او را بیشتر به سمت خودت جذب کرده ای.

● عشق زوری نیست!


بیشتر زوج ها یکدیگر را به دلیل نداشتن حس های رمانتیک سرزنش می کنند. جملاتی مثل « تودیگر عاشقم نیستی»، «به من احساس داشته باش» جملات متداولی در بین زوج های جوان است. اجازه بدهید که شریک تان، خودش باشد و از او نخواهید که به خاطر خوشایندی شما واکنش هایی را نشان بدهد که در وجودش نیست. اگر این فرصت را به شریک تان بدهید که نقش خودش را بازی کند، به تدریج می توانید با ایجاد فضای آرامی که ایجاد کرده اید، عشق را هم بین خودتان به وجود بیاورید.

● کنترل نامحسوس یادت نره


کیفیت ارتباط با شریکت را بالا ببر و طوری رفتار کن که او خیالش راحت باشد که در شرایط سخت و زمان هایی که به شما نیاز دارد، در کنارش هستی. اگر می خواهی شریکت را تحت کنترل داشته باشی و مراقب رفتارهایش هستی، باید طوری ماهرانه این کار را انجام دهی که او حس نکند. این احساس را در شریکت به وجود بیاور که بودن با او برای شما همراه با لذت و آرامش است و وقتی شریکت مطمئن شد که وجودش موجب آرامش شماست، به تدریج عشق خودش را به شما نشان خواهد داد. در این بین تعریف کردن، خیلی می تواند به بهتر شدن ارتباط تان کمک کند. یادتان باشد تعریف و تمجید صرفا از سمت مردان نیست. همانطور که یک خانم از تعریف شریکش راضی می شود یک مرد هم با تعریف و تحسین شریکش انرژی بیشتری دریافت می کند و بله! درست حدس زدید! با تعریف شریک تان عاشق تر می شود.

● فقط خودت بودن کافی نیست


این که در حال حاضر چه ظاهری داری یا در چه جایگاه اجتماعی قرار داری مهم نیست! مهم ترین چیز این است که چه طرز فکری در مورد خودت داری. وقتی در مورد خودت اعتماد به نفس کافی داشته باشی و با شجاعت دیدگاه ها و علایقت را مطرح کنی، شریکت را مجذوب خودت می کنی. باید بدانی نقاط قوت و ضعفت کجاست و یک نکته مهم این که کمی شوخ طبعی را چاشنی ارتباطت کن. این ویژگی مردانه یا زنانه نیست و همه افراد از هم صحبتی با کسانی که شوخ طبع هستند، لذت می برند به خصوص اگر آن فرد شریک زندگی شان باشد، شادی و عشق بیشتری را تجربه خواهند کرد اما زیاد خندیدن هم خیلی خوب نیست و زیبایی شما را از بین خواهد برد. عشق منتظر شماست اما برای رسیدن به زیباترین هدیه هستی باید قدری بیشتر تلاش کرد. این یک راه یکطرفه نیست. یادت باشد!

 


 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

یه بار رفته بودم درمانگاه آمپول بزنم،
یه دختره اومد آمپولمو بزنه،معلوم بود خیلی تازه کاره!
همینجوری که سرنگو گرفته بود توی دستش،لرزون لرزون اومد سمت من و گفت:
"بسم الله الرحمن الرحیــــم"
منم که کپ کرده بودم از ترسم گفتم:
"اشهد ان لا اله الا الله"!
هیچی دیگه...
انقدر خندید که نتونست آمپولو بزنه و خدارو شکر یکی دیگه اومد زد ..!

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بدشانسی یعنی تو مترو دیدم یه دختره هی داره نگاه میکنه به من میخنده , گفتم چه آماری میده , منم شروع کردم خنده بازی و ضایع بازی جلوش , یه نیم ساعتی مشغول بودیم , خواست پیاده بشه از کنار من که رد میشد گفت زیپ شلوارتو ببند با اون شرت مامان دوز ضایع ....
خوهشا فقط بالای 20 سال لایک کنه این پیج رو .... مرسی و خوش اومدید !!

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

اعتراف می کنم که 9-8سالم که بود جلوی همسایه مون مریم آب جوب می خوردم که جلب توجه کنم...اونم با دوستاش هر دفعه منو می دید می گفت:علیرضا آب جوب بخور!!! منم سریع کلمو می کردم تو جوب یه قلپ می کشیدم بالا...وقتی با دوستاش می خندیدند انگار که دنیارو بهم می دادند...همیشه فکر می کردم یه روز زنم می شه تا آخر عمر براش آب جوب می خوردم که خوشحال شه...وقتی شوهر کرد کلی گریه کردم

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

ابتداى كه بودم ميرفتم مسجد نماز ميخوندم
يه پسر همسايه داشتيم اسمش حسن بود
حسن اون موقع 4 تا 5 سالش بود
يه روز تابستون رفتيم مسجد نماز (مغرب وعشا) بخونيم
شروع كرديم به خوندن نماز پشت سر جاج اقا
ركعت دوم سوم بوديم
ديدم حسن با تفنگ (اسباب بازى) كنار حاج اقا وايساده
يه لحظه فضاى مسجد ساكت ساكت شد يه جوراى سكوت حكم فرما بود
يهو حسن با تفنگ ، با صداى بلند : 
حاج اقا يا دخترتو ميدى يا ميكشمت
همه شنيدن كه حسن كوچولو چی گفته
حاج اقا خندش گرفت
هم زدن زير خنده
همه
نمازشون باطل شد
همه دوباره مجبور شدن
نماز رو از اول شرو كنن.
اين ماجرا مربوط به سال 1379 بود

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

عقد یکی از دوستای خواهرم بوده,سالن ساکت می شه که صیقه را بخونن یهو یه دختر بچه 5-6 ساله از فامیلای داماد بلند میگه:مامان ,این عروس که همه واسش دست می زدند اینه؟؟؟؟ این که خیلی زشته!!! فقط تصور کنید عروس با چه حال و روزی بله رو تقدیم داماد کرده!!!

 

 

 

 

پاشو باهاش برو

 

طرف میره خونه ی دوستش مهمونی؛شب که همه خوابیدن،
زن دوستش میاد سراغش میگه:
پا شو... بیا بریم عشق و حال !
مهمون میگه : نــــه بابا! شوهرت بیدار میشه ؛میفهمه!
زنه میره بالای سر شوهرش یه بشکن میزنه،میگه:دیدی بیدار نشد؛بیا بریم!
مهمون میگه : نه به جان خودم بیدار میشه!
زنه میره یکی میزنه زیر گوش شوهره و میگه:دیدی بیدار نشد؛بجنب دیگه!
مهمون با ترس میگه: نه...اگه بیدار بشه ؟
زنه میره تو آشپزخونه یه ماهیتابه میاره میزنه تو سرِ شوهره و میگه:
بیـــــــــــــــــــا ... بیدار نشد! بدو بریم!
مهمون باز میگه: اصلا نه! یه وقت بیدار میشه!
زنه راه میفته میره تو حیاط!
شوهره بلند میشه به مهمون میگه:
جون ننه ت پاشو باهاش برو! رفت بیل رو بیاره ...!
 

 

 

جوک های دوست داشتنی

سه تا مرد مست سوار تاکسی شدن...
در رو که بستن ، راننده دید خیلی مستن ، سریع ماشین رو روشن کرد ، بعد زود خاموش کرد گفت:
مسافران عزیز رسیدیم به مقصد..!
مرد اولیه پول میده پیاده میشه...
مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه !
مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده !
راننده میگه چرا میزنی..؟
اونم میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری..!
داشتی هممونو به کشتن میدادی مردیکه

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

دو دزد در نيمه هاي شب وارد يك بانك شدند و در يك گاو صندوق را باز كردند. اما فقط مقداري ماست در آن بود
و هيچ پولي در كار نبود.آنها كمي از ماست چشيدند و تقريبا ترش بود.مردها گاو صندوق بعدي را باز كردند و باز
هم ماست بود و اين بار طعمش بهتر از قبلي بود ولي باز هم پولي نبود. دزدها به سراغ گاو صندوق بعدي رفتند و
باز هم ماست....يكي از دزدها به ديگري گفت جان بهتره بري بيرون و يك نگاهي بكني و ببيني اينجا واقعا يك بانكه؟
و روي زمين نشست و شروع به خوردن ماست كرد و اين يكي خيلي خوشمزه و تازه بود.
چند دقيقه بعد جان برگشت و گفت اين مطمئنا يك بانكه. دزد ديگه پرسيد و اسم اين بانك چيه:
جواب داد: بانك اسپرم اوهايو

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

مردی نفس زنان به یک راهبه رسید و بریده بریده پرسید میشه لطفا زیر دامن تون قایم بشم ، بعد براتون توضیح میدم.
راهبه پذیرفت. یک دقیقه بعد ، دو تا پلیس نفس زنان به راهبه رسیدن و از اون پرسیدن که آیا سربازی رو در حال عبور از اینجا دیده یا نه؟
راهبه جواب داد آره، از اون طرف رفت.
وقتی که اون دو تا پلیس دور شدند سرباز از زیر دامن راهبه بیرون اومد و گفت، نمیدونم با چه زبانی از شما تشکر کنم ، خواهر روحانی.
جریان اینه که من نمیخوام به افغانستان برم.
راهبه جواب داد: من کاملا درک میکنم.
سرباز ادامه داد: ببخشید، امیدوارم بی ادبی نباشه ولی شما پاهای خیلی قشنگی دارید.
راهبه جواب داد: اگه شما کمی بالاتر رو نگاه کرده بودید یک جفت . . . هم میدیدید ، آخه من هم نمیخوام به افغانستان برم.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

روزي مردي فرزندش را به ديار غربت فرستاد تا منطق بياموزد.
پس از چند سال پدر پسر را فرا خواند و پرسيد؟ از منطق چه آموختي؟
پسر: بر فرض مثال شما روي اين صندلي نشسته ايد و اين صندلي روي زمين است پس در واقع شما روي زمين نشسته ايد.
پدر لبخندي زد و گفت: به جاي فرنگ رفتنت مي آمدي تا خود آموزگارت شوم.
بر فرض مثال تو مرغ مي خوري,مرغ مگس مي خورد, مگس گه مي خورد, پس در واقع تو گه مي خوري.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

مرد متاهل با منشی خود رابطه داشت. یک روز باهم به خانه منشی رفتند 
و تمام بعد از ظهر باهم عشق بازی کردند، بعد خسته از خستگی به خواب رفتند.
ساعت هشت شب مرد از خواب بیدار شد، به سرعت مشغول پوشیدن لباس شد 
و در همین حال از معشوغه اش خواست تا کفشهایش را بیرون ببرد و روی چمنهای باغچه بمالد تا کثیف به نظر برسد.
بعد از پوشیدن کفشها به سرعت راهی خانه شد.
در خانه همسرش باعصبانیت فریاد زد: تا حالا کجا بودی؟
مرد پاسخ داد: من نمی توانم به تو دروغ بگویم، من با منشیم رابطه دارم و ما تمام بعد از ظهر را مشغول عشق بازی بودیم !!!
زن به کفشهای او نگاه کرد و گفت: دروغگوی پست فطرت من میدانم که تو تمام بعد از ظهر را مشغول بازی گلف بودی.

 

 

.: آرشیو داستانهای جالب :.

 

 

پسر سياستمدار

سو تفاهم

همسر فداکار

سورپرایز

اونیفرم ضد فحش

زن احمق

یه خری پیدا شد

تنهایی یعنی ...

یک آرزو

ایمیل از دیار باقی

پسر مستضعف

بــــابــــام


نویسنده: علی ׀ تاریخ: چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀


تبریک تولد, متن زیبا, اس ام اس تبریک تولد, متن های عاشقانه
 
در شب های خوشبختی تو سهم من تنهایی است در دل من اما فقط آرزوی توست
تولدت مبارک . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است
چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان
فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
تمام دارایی من قلبی است که در سینه دارم و برای تو می تپد ، آن را به تو تقدیم میکنم
تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
دلم میخواد بدونی تو این همه ستاره / هیچ کی اندازه ی من نگاتو دوست نداره
تولدت پر از نور خوش اومدی ستاره / اگرچه از راه دور هیچ فایده ای نداره . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
امشب دامن تو پر از هدیه های کوچک و بزرگ می شود
اما من هیچ ندارم که به تو هدیه دهم
جز دلی که به من پس دادی
تولدت مبارک . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
امشب شب تولد توست
تو یک سال بزرگتر شدی
و عشق من یک سال در دلت کوچکتر
من اما هیچ وقت شب تولدت با تو نبودم
من هیچ وقت در دلت نبودم . . .
تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت
امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج عشق
خود را در پستوی زمان تنها حس نمی‌کنم . . .
تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم
که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .
تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
تمام دقایق مانده از عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانه
هدیه ای برای روز تولد تو . . .
لمس بودنت مبارک
  
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
ای زیبا ترین ترانه ی هستی ، بدان که شب میلادت
برایم ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست
پس ای سر کرده ی خوبی ها میلادت مبارک . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن توست
آمدی و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی
تنها ستاره ی آسمان دلم تولدت مبارک . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
سالیان درازی است که در گلخانه دلم گل محبتی را که خودت کاشته‌ای آبیاری می‌کنم
تولد مهربان ترین گل دنیا مبارک . . .
 
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
پلک جهان می پرید
دلش گواهی میداد
اتفاقی می افتد
اتفاقی می افتد
و
فرشته ای از آسمان فرود آمد
تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
سبز ترین خاطرات ازآن کسانیست که ، در ذهنمان عاشقانه دوستشان داریم
تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت
قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت
فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
و تو آن شبنم عشقی که با آمدنت به روزگار تیره و تارم رنگ مهر و وفا بخشیدی . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
دفترچه ی خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی بود
سرشار از عشق و محبت کردی  ، نازنیم ، زیباترینم
حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس می گویم
تولدت مبارک
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
هر انسان لبخندی از خداست و تو زیبا ترین لبخند خدایی
بهانه زندگیم تولدت مبارک . . .
 
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 
امشب تولد توست
و باز من کنارت نیستم
امشب تو شادمانی و باز در دلت نیستم
تولدت مبارک . . .

نویسنده: علی ׀ تاریخ: چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

گفتـگوهای کـودکـانه با خـدا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمی‌کنی؟

خدای عزیز!
شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمی‌کشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده.

خدای عزیز!
اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفش‌های جدیدم رو بهت نشون میدم.

خدای عزیز!
شرط می‌بندم خیلی برایت سخت است که همه آدم‌های روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمی‌توانم همچین کاری کنم.

خدای عزیز!
در مدرسه به ما گفته‌اند که تو چکار می‌کنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام می‌دهد؟


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟

خدای عزیز!
این حقیقت داره اگر بابام از همان حرف‌های زشتی را که توی بازی بولینگ می‌زند، تو خانه هم استفاده کند، به بهشت نمی‌رود؟

خدای عزیز!
آیا تو واقعاً می‌خواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟

خدای عزیز!
چه کسی دور کشورها خط می‌کشد؟

خدای عزیز!
من به عروسی رفتم و آن‌ها توی کلیسا همدیگر را بوسیدند. این از نظر تو اشکالی نداره؟

خدای عزیز!
آیا تو واقعاً منظورت این بوده که "نسبت به دیگران همانطور رفتار کن که آنها نسبت به تو رفتار می‌کنند؟" اگر این طور باشد، من باید حساب برادرم را برسم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
بخاطر برادر کوچولویم از تو متشکرم، اما چیزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، یک توله سگ بود.

خدای عزیز!
وقتی تمام تعطیلات باران بارید، پدرم خیلی عصبانی شد. او چیزهایی درباره‌ات گفت که از آدم‌ها انتظار نمی‌رود بگویند. به هر حال، امیدوارم به او صدمه‌ای نزنی.

خدای عزیز!
لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من قبلاً هیچ چیز از تو نخواسته بودم. می‌توانی درباره‌اش پرس و جو کنی.

خدای عزیز!
من می‌خواهم وقتی بزرگ شدم، درست مثل بابام باشم. اما نه با اینهمه مو در تمام بدنش.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


خدای عزیز!
برادر من یک موش صحرایی است. تو باید به اون دم هم می‌دادی‌ها! ها!

خدای عزیز!
فکر می‌کنم منگنه یکی از بهترین اختراعاتت باشد.

خدای عزیز!
من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمی‌کنم.

خدای عزیز!
از همۀ کسانی که برای تو کار می‌کنند، من نوح و داود را بیشتر دوست دارم.

خدای عزیز!
من دوست دارم شبیه آن مردی که در انجیل بود، 900 سال زندگی کنم.

خدای عزیز!
فکر نمی‌کنم هیچ کس می‌توانست خدایی بهتر از تو باشد. می‌خوام اینو بدونی که این حرفو بخاطر اینکه الان تو خدایی، نمی‌زنم.


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
ما خوانده‌ایم که توماس ادیسون نور را اختراع کرد. اما توی کلاس‌های دینی یکشنبه‌ها به ما گفتند تو این کار رو کردی. بنابراین شرط می‌بندم او فکر تو را دزدیده.

خدای عزیز!
آدم‌های بد به نوح خندیدند و گفتند: "تو احمقی چون روی زمین خشک کشتی می‌سازی" اما اون زرنگ بود. چون تو رو فراموش نکرد. من هم اگر جای اون بودم همین کارو می‌کردم.

خدای عزیز!
لازم نیست نگران من باشی. من همیشه دو طرف خیابان را نگاه می‌کنم.

خدای عزیز!
هیچ فکر نمی‌کردم نارنجی و بنفش به هم بیان. تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سه‌شنبه ساخته بودی، دیدم، معرکه بود.

 


 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 نخستین نگاه




نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت


نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت


نخستین کلامی که دلهای ما را


به بوی آشنایی سپرد و


به مهمانی عشق برد


پر از مهر بودی


پر از نور بودم


همه شوق بودی


همه شور بودم


چه خوش لحظه هایی که دزدانه از هم


نگاهی ربودیم و رازی نهفتیم


چه خوش لحظه هایی که می خواهمت را


به شرم و خموشی نگفتیم و گفتیم


دو آوای تنهای سرگشته بودیم



رها در گذرگاه هستی


به سوی هم از دورها پر گشودیم


چه خوش لحظه هایی که هم را شنیدیم


چه خوش لحظه هایی که در هم وزیدیم


چه خوش لحظه هایی که در پرده ی عشق


چو یک نغمه ی شاد با هم شکفتیم






چه شبها ، چه شبها که همراه حافظ


در آن کهکشانهای رنگین


در آن بی کرانهای سرشار از نرگس و نسترن ،یاس و نسرین


ز بسیاری شوق و شادی نخفتیم


تو با آن صفای خدایی


تو با آن دل و جان سرشار از روشنایی


از این خاکیان دور بودی


من آن مرغ شیدا


در آن باغ بالنده در عطر و رؤیا


بر آن شاخه های فرا رفته تا عالم بی خیالی






چه مغرور بودم ... چه مغرور بودم


من و تو چه دنیای پهناوری آفریدیم


من و تو به سوی افق های نا آشنا پر کشیدیم


من و تو ندانسته دانسته رفتیم و رفتیم و رفتیم


چنان شاد،خوش،گرم،پویا


که گفتی به سر منزل آرزو ها رسیدیم


دریغا دریغا ،ندیدیم


که دستی در آن آسمانها


چه بر لوح پیشانی ما نوشته است


دریغا در آن قصّه ها و غزل ها نخواندیم


که آب و گل عشق با غم سرشته است


فریب و فسون جهان را


تو کر بودی ای دوست و من کور بودم






از آن روزها آه عمری گذشته است


من و تو دگرگونه گشتیم


دنیا دگرگونه گشته است


در این روزگاران بی روشنایی


در این تیره شبهای غمگین


که دیگر ندانی کجایم! ندانم کجایی





چو با یاد آن روزها می نشینم


چو یاد تو را پیش رو می نشانم


دل جاودان عاشقم را


به دنبال آن لحظه ها می کشانم

سرشتی به همراه این بیتها می فشانم


نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت


نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت


نخستین کلامی که دلهای ما را


به بوی خوش آشنایی سپرد و


به مهمانی عشق برد


پر از مهر بودی

پر از نور بودم

همه شوق بودی



همه شور بودم

نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

به هزار امید از نامزدم می پرسم از کجا بدونم منو واسه خودم دوست داری؟ برگشته می گه: قیافه و هیکل که نداری، بچه مایه دارم که نیستی، اخلاقتم که گند، به جز خودت چیزی واسه دوست داشتن نمی مونه عزیز دلم!

======================================

گویش دختران در سال 81: عزیزم ، عشقم چرا ناراحتی؟ قربونت برم

گویش دختران در سال 86: عزیزم، عشقم چرا ناراحنی؟ قلبونت برم

گویش دختران در سال 91: عجیجم، عجقم چلا نالاحتی؟ قلبونت بلم

گویش دختران در سال 96: دیبیلیم، عولوپولو، بیلی بولونات!

======================================

پسره به دوست دخترش اس ام اس می ده: عزیزم! میای خونه مون؟ اگه موافقی عدد ۱ رو وارد کن اگه مخالفی عدد ۳۱۴۱۷۱۹۲۰۲۳۴۵۷۸۹۰۷۶۶۴۶۴۶۵ ۵۵۴۵۵۵۴۵۵!

======================================

من تا شش سالگی فکر می کردم اسمم دست نزنه!

======================================

از مهم ترین مزیت های زندگی در کانون گرم خانواده نسبت به زندگی مجردی، "تقسیم پشه ها" بین اعضای خانواده است!

======================================

رفتم بغالی، می گم نوشابه بزرگ می خواستم. طرف می گه منظورت خانواده است دیگه؟

گفتم :پـَـ...

گفت: پـَـ نه پَــ و زهر مار بی شخصیت! چیه یاد گرفتید شمام هی می گید پـَـ نه پَــ؟

گفتم می خواستم بگم پنیر هم می خواستم.

بعد از کلی معذرت خواهی گفت: پنیر بسته ای؟

گفتم: پـَـ نه پَــ! متری بده! و فرار کردم!

======================================

مشترک گرامی! شما برنده یک عدد همسر شدید. جهت اطلاعات بیشتر به سایت:

شتر در خواب بیند پنبه دانه مراجعه فرمایید.

با تشکر، شرکت بشین تا بیاد!

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 


لهجه عشق گرفته ام


بس که با تو زیسته ام


مرا در آغوش بگیر


دلم یک بغل خاطره می خواهد....

 
چشمانم را می بندم ...

خواب مرا می برد...

و رویایی تو را در نبودنت برایم به رخ می کشد

 
 
عین  شین  قاف  جدا از هم باشن هیچ معنایی ای ندارن....
اما در کنار هم معجزه ایی میکنن به اسم عــــشـــق

 
دلمان که می گيرد ، تـــاوان لحظه هاییست که دل می بنديم
 
 
وتو هیچگاه نخواهی فهمید که شبها،
آن زمان که به خواب میروی
من همچنان گوشی تلفن را نگه میدارم وبه هیچ صدایی که نمی آید
فکر میکنم!
وتو هیچگاه نخواهی فهمید

 

 
بعضي وقتا هست که دوست داری کنارت باشه...

محکم بغلت کنه...

بذاره اشک بريزي راحت شي....

بعد آروم تو گوشت بگه:

ديوونه من که باهاتم

 
 

خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش ،

 بدخلقی هایم را فراموش کن

بی اعتنایی هایم را جدی نگیر

در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی 

 
کلمه دوست بسیار کلمه بزرگ و زیباییه :

د : دل دریایی

و : وفاداری

س : سعادت یکی شدن

ت : تایی که هیچوقت نباید بین من و تو باشه . . .

 

اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند

و صدای قلبت ابرویت را به تاراج میبرد مهم نیست که او مال تو باشد

مهم اینست که فقط باشد ، زندگی کند ، لذت ببرد و نفس بکشد . . .

 

 
برنگرد،

که بر نمی گردی تو هیچوقت

می خواهمم داشته باشمت،نترس

فقط بیا

در خزان خواسته هام

کمی قدم بزن

تا ببینمت

دلم برای راه رفتنت تنگ شده است...


 

بر آنچه گذشت
آنچه شکست
آنچه ریخت
حسرت نخور
زندگی اگر زیبا بود با گریه شروع نمی شد

 
نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آقا ما بد ............ شما خوب
 
اقا ما مگس کش شما حشره کش تارو مار
آقا ما روماتیسم شما ام اس 
آقا ما پنجردن داش گلی شما اوری نایت این مای دریمز! 
اقا ما نفهم شما فرهنك لغت. 
آقا ما نون بیار کباب ببر شما ایکس باکس 
آقا ما سانسور شما تفسیر بعد از خبر 
آقا ما مولودی شما پارتی با پارتنر 
آقا ما ممد شما مایکل 
آقا ما لیز بازی توی حموم شما اسکی توی دیزین 
آقا ما روز دانش آموز شما ولن تاین  
اقا ما تق تق در شما ايفون تصويري 
آقا ما پیکان جوانان ، شما بوگاتی ویرون 
آقا ما گزینه الف شما تمامی موارد 
آقا ما تره بار ، شما هایپر استار 
آقا ما هاپو كومار، شما رِكس. 
آقا ما سوسک،شما دمپایی 
آقا ما تف ،شما آبشار نیاگارا 
اقا ما سیب زمینی شما توت فرنگی 
اقا ما جواد یساری شما جاستین بیبر 
اقا ما ایوالله شما براوو 
اقا ما جوک بی تربیتی شما نوشته های دلنشین 
اقا ما افغانستان شما کالیفرنیا 
اقا ما اعدامی شما شهید ِ راه ِ حق 
آقا ما غلط املایی شما دیکشنری 2 زبانه 
آقا ما لباس ورزشی ، شما کت شلوار ورساچی 
آقا ما دستمال دم كنى، شما پرچم آمريكا 
آقا ما یاسین به گوش خر، شما علامه ی دهر 
اقا ما شرك شما سيندرلا 
اقا ما آواز حموم ، شما آکادمی موسیقی گوگوش 
اقا ما شربت صلواتی ، شما هایپ صورتی 
آقا ما رمانهای فهیمه رحیمی شما صدسال تنهایی مارکز 
آقا شما همسر مرحوم......ما سایر وابستگان 
اقا ما عمر گل شما عمر جنتی 
آقا ما کریم و حلیمه شما خسرو و شیرین 
آفا ما زلال احکام شما فارسی 1
آقا ما نسکافه ۳ در ۱ شما Skinny Mocha!
اقا ما چفیه شما شال ورساچه 
آقا ما بلال سوخته , شما ذرت مکزیکی 
آقا ما فلافل , شما شیشلیک.
اقا ما واشر شما اربابه حلقه ها 
اقا ما قیژقیژ دیال آپ شما امواج وایرلس
اقا ما مداح.....شما دی جی 
اقا ما ۲۰:۳۰ شما سی اِن اِن 
اقا ما سمندون شما حنا دختری در مزرعه 
اقا ما چیه باز چه مرگته ؟ شما نبینم اشکاتو 
اقا ما دروازه دولاب شما خیابون فرشته 
اقا ما زیرانداز شما قالی کرمون
آقا ما عرق سگی شما تکیلا 
آقا ما آموزش نقاشی سنا شما لئوناردو داوینچی 
اقا ما پیام بازرگانی شما سریال 
اقا ما سر راهی شما ده ساله مراد 
اقا ما گردو غباره محله،شما طوفان کاترینا  
اقا ما خانواده محترم رجبی ،شما کار گردان  
اقا ما عید به عید شاید بریم قم شما هر ۶ ماه جزایر قناری

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

پیراهن قرمز

یه كشتی داشت رو دریا می‌رفت، ناخدای كشتی یهو از دور كشتی دزدای دریایی رو دید. سریع به خدمه‌اش گفت: برای نبرد آماده بشین، ضمناً اون پیراهن قرمز من رو هم بیارین. خلاصه پیراهنه رو تنش كرد و درگیری شروع شد و دزدای دریایی شكست خوردن!
 
كشتی همینطوری راهشو ادامه می‌داد كه دوباره رسیدن به یه سری دزد دریایی دیگه! باز دوباره ناخدا گفت واسه جنگ آماده بشینو اون پیراهن قرمز منم بیارین تنم كنم!! خلاصه، زدن دخل این یكی دزدا رو هم آوردنو باز به راهشون ادامه دادن.
 
یكی از ملوانا كه كنجكاو شده بود از ناخدا پرسید: ناخدا، چرا هر دفعه كه جنگ می‌شه پیراهن قرمزتو می‌پوشی؟ ناخدا می‌گه: خوب برای اینكه توی نبرد وقتی زخمی می‌شم، پیراهن قرمزم نمی‌ذاره خدمه زخمای منو خونریزیمو ببینن در نتیجه روحیه‌شون حفظ می‌شه و جنگ رو می‌بریم.
 
خلاصه، همینطوری كه داشتن می‌رفتن، یهو 10 تا كشتی خیلی بزرگ دزدای دریایی رو كه كلی توپ و تفنگ و موشكو تیر كمونو اكلیل سرنج و از این چیزا داشتن می‌بینن. ناخداهه كه می‌بینه این دفعه كار یه كم مشكله، داد می‌زنه: خدمه سریع برای نبرد آماده بشین ضمنا پیراهن قرمز منو با شلوار قهوه‌ایم بیارین!! 
 
  =)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor=)) rolling on the floor

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

حقایقی در مورد دختران و پسران

http://www.redlink1.com/mydocs/new-group/54/03.jpg
1

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نـمـــایـش احـــســــاس

http://www.redlink1.com/mydocs/new-group/54/01.jpg

هنوز هم
چشمانم، نگاهت را؛
نگاهم، لبانت را؛
و لبانم، لبانت را نشانه ميرود
در طلب يک بوسه ...
هنوز هم زيباست انتظار آغوشت را کشيدن
حتّی زيباتر از گذشته

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

دوست کسی است که من با او میتوانم صمیمی باشم و جلوی او با صدای بلند فکر کنم.

bleeding black rose

رفاقت به معنی حضور در کنار فردی دیگر نیست بلکه به معنی حضور در درون اوست

bleeding black rose
قبل از اینکه اخم کنی، کاملا مطمئن شو که هیچ سوژه ای برای لبخند زدن وجود ندارد

bleeding black rose
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
bleeding black rose
یگانه خواهی شد.... و دنیا را در آغوش خواهی گرفت تنها اگر موضوعات گذشته را فراموش کنی و از نو شروع کنی ! فرشته ی کوچک ... میلاد دوباره ات مبارک
bleeding black rose
خوشبختی بر سه ستون استوار است: فراموش کردن گذشته، غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده
bleeding black rose
خداوند اغلب اوقات به دیدن ما می آید ولی اکثر مواقع ما خانه نیستیم
bleeding black rose
برای آنکس که تو را در آئینه می بیند جوابی مناسبی داشته باش
bleeding black rose
برگ در هنگام زوال می افتدمیوه در هنگام کمال می افتدبنگر که چگونه می افتی چون برگی زردو یا سیبی سرخ
bleeding black rose
آنچه که هستی هدیه خداوند به توست و آنچه که می شوی ، هدیه تو به خداوند. پس بی نظیر باش..
کسی که در زندگی چرایی داشته باشد با هر چگونه ای خواهد ساخت ! (viktor francle)

bleeding black rose

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته
bleeding black rose
باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است
bleeding black rose

عشق، افسر زندگی و سعادت جاودانی است. (گوته

مایوس نباش زیرا ممکن است آخرین کلیدی که در جیب داری،در را باز کند.
چیزی را که می خواهید با تهدید به دست بیاورید با تبسم زودتر به آن میرسید.

bleeding black rose
به هر کاری که اراده کنیم،توانا هستیم،اگرآنگونه که سزاوار است،پیگیر آن باشیم
bleeding black rose
سلام تنها هدیه ای است که هزینه نداره
bleeding black rose
در هر ملت چراغی است که به عموم افراد نور می دهد و آن معلم است
از دست دادن امیدی پوچ و آرزویی محال خود موفقیت و پیشرفت بزرگی است

bleeding black rose
گاه یک لبخند، یک جمله کوتاه، یک خط و یا یک نگاه می تواند بهترین هدیه باشد
bleeding black rose
سرنوشت سه دفعه بهت دروغ میگه؟ اولین بار وقتی به دنیات میاره دومین بار وقتی عاشقت میکنه سومین بار هم زندگی رو ازت میگیره تا بفهمی همش خواب بود و بس
bleeding black rose
آدم‌ها مثل یه کتاب میمونن که تا وقتی تموم نشدن، برای دیگران با ارزش هستند، پس مواظب باش که خودت رو تند تند برای دیگران ورق
bleeding black rose
عشق مانند جنگ است......آسان شروع می شود.......سخت پایان می یابد.........و فراموش کردنش محال است.
bleeding black rose
فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن خداوند خورشید را در جایی نهاد که گرم کند ولی نسوزاند
bleeding black rose
هیچ گاه چشمانت را برای کسی که مفهموم نگاهت را نمی فهمد گریان نکن
bleeding black rose
همیشه سقوط آدم از وقتی شروع می شود که فکر می کند دارد پرواز می کند
bleeding black rose
چرا ما تنها زمانی به خدا رو می کنیم که بخواهیم از غیر ممکن ،ممکن بسازیم؟
bleeding black rose
زیبایی زندگی در آنچه بدست آوردیم نیست...زیبایی زندگی به راهیست که رفته ایم. 2- ما در هیچ سرزمینی زندگی نمی کنیم، ما حتی بر کر? زمین هم زندگی نمی کنیم، منزل حقیقی ما قلب کسانی است که دوستشان داریم
bleeding black rose

ما همیشه صداهای بلند را میشنویم، پررنگ ها را میبینیم، سخت ها را میخواهیم. غافل ازینکه خوبها آسان میآیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند
bleeding black rose
دوست کسی است که من با او میتوانم صمیمی باشم و جلوی او با صدای بلند فکر کنم. امرسون
bleeding black rose
تقدیر چیزی جز علل دانسته نشده نیست
bleeding black rose
عشق رو میشه تو دستای خسته پدر دید .... و توی نگاه نگران مادر ... نه تو دستای منتظر یه غریبه

bleeding black rose

همیشه وقتی داری گریه میکنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره ولی اونی که بات گریه میکنه عاشقته

bleeding black rose
هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی توانی او را ببخشی بدان که اشکال در کوچکی قلب توست نه در بزرگی گناه
 

bleeding black rose

مانند پرنده ای باش که روی شاخه سست وضعیف لحظه ای می نشیند
و آواز می خواند
و احساس سرما می کند شاخه می لرزد
به آواز خواندن خود ادامه می دهد ولی با این حال
زیرا مطمئن است
که بال و پر دارد

 


 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

عشق در بیمارستان

 

 
عضویت در جذاب ترین گروه اینترنتی | Www.TodayPix.ir
 
چند روزی که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه ی بی پایانی را ادامه می دادند.

زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند.

از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.

در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. 

دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند

و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.

در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد.

صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد.

موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد :گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ 

وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم…

چند روز بعد پزشک ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند.

زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه ها باش.»

مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت.

بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند.

عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی شناخت و وقتی همه چیز روبراه شد،

بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب های گذشته به خانه زنگ نزد. 

فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی هوش بود. صبح روز بعد زن به هوش آمد.

با آن که هنوز نمی توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود.

از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد.

زن می خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. 

هر شب، مرد به خانه زنگ می زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می شد.

روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می گذشتم داشت می گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید.

حال مادر به زودی خوب می شود و ما برمی گردیم.

یک بار اتفاقی نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست.

مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد.

بعد آهسته به من گفت: خواهش می کنم به همسرم چیزی نگو. 

گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده مان نشود، وانمود می کنم که دارم با تلفن حرف می زنم.

در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود.

از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. 

عشقی حقیقی که نیازی به بازی های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن

و ابراز تعهد و شمع روشن کردن و کادو پیچی و از اینجور جفنگ بازیها نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می کرد.
 
عضویت در جذاب ترین گروه اینترنتی | Www.TodayPix.Ir
 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

طنز : واقعیاتی در مورد رانندگی خانم ها !

 

 

عضویت در جذاب ترین گروه اینترنتی | Www.TodayPix.ir
 
 
نویسنده این متن یک مرد است، یک مرد واقعی. بنابراین دارد از همین جا به مجموعه خانم ها (شامل دخترها، خانم ها و خانم های مسن) اعلام جنگ می کند.

اینجا واقعیاتی درباره آنها می نویسم و دل خودم و خیلی از مردها را خنک می کنم. دلم می خواهد به جای یک نویسنده هزار نویسنده به نمایندگی از خانم ها علیه ما مردهای واقعی مطلب بنویسند. (البته اگر حرفی برای گرفتن دارند) تا نشان بدهم که سیاهی لشگری بیش نیستند و همچنان یک مرد جنگی از صدهزار بیشتر می ارزد. جدی عرض می کنم...

 

اگر یک خانم مشغول رانندگی باشد و ناگهان متوجه شود که ترمز خودرواش بریده و نمی گیرد چکار می کند؟!

* قبل از اینکه هیچ حادثه ای روی دهد او پشت فرمان سکته کرده و راهی دیار باقی می شود.

* سعی می کند یک دستگاه اتوبوس پیدا کند و با زدن خودرواش به مردم داخل ایستگاه آن را نگه دارد.

* در همان حال با همسرش تماس می گیرد و از او کمک می خواهد.

* نذر می کند که زنده بماند.

 

هنگامی که یک خانم راهنمای سمت چپ خودرواش را می زند، این به چه معناست؟!

* یعنی می خواهد به سمت راست برود.

* یعنی می خواهد شیشه سمت چپش را پایین بیاورد.

* یعنی می خواهد پشت فرمان، موبایلش را درآورده و با همسرش تماس بگیرد.

* یعنی می خواسته برف پاک کن را بزند.

 

اگر یک خانم در حین رانندگی بخواهد از بین دو خودروی در حال حرکت عبور کند چکار می کند؟!

 

* بعد از کندن آینه بغل جفت خودروها از بین شان عبور می کند.

* به خودروی سمت راست می کوبد بعد به خودروی سمت چپ سپس با همسرش تماس می گیرد.

* ابتدا جوری به خودروی سمت راست می زند که او منحرف شود و به خودروی سمت چپ برخورد کند. سپس از روی دو خودرو عبور می کند.

* یک بوق می زند و راننده دو خودرو متوجه می شوند او خانم است. سریعا به او راه می دهند که برود.

 

زمانی که یک خانم پشت فرمان خودرو نشسته و خودرواش با سرعتی بیش از 20 کیلومتر در حرکت است این به چه معناست؟!

 

* یعنی پاشنه کفشش روی پدال گاز گیر کرده.

* یعنی با همسرش تماس گرفته و فهمیده که او با یک خانم ناشناس در محل کارش مشغول صحبت است.

* یعنی یادش آمده که بچه اش را داخل ماشین لباسشویی جا گذاشته.

* یعنی پشت فرمان خوابش برده.

 

معمولا یک خانم راننده وقتی خودرواش پنچر می شود چکار می کند؟!

 

* ابتدا سعی می کند با پوف آن را باد کند و سپس با چسب زخم محل سوراخ را بپوشاند.

* تا اولین آپاراتی با پنچری راه می رود تا پدر لاستیک و تیوپ و رینگ در بیاید.

* به آتش نشانی زنگ می زند.

* ماشین را وسط خیابان رها می کند و با همسرش تماس می گیرد.
 


 

 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

جملات طنز و خنده دار
 
عضویت در جذاب ترین گروه اینترنتی | Www.TodayPix.ir
 

تو عروسی یکی از فامیلا دلار میریختن رو سر عروس و داماد! حمله به دلارا سی مجروح به جا گذاشت! فرداش همه رفتیم صرافی یارو گفت دلارا تقلبیه!

 

 
پسره فامیلمون رفته خارج 2 هفته با فیلتر شکن میرفته تو فیسبوک بعد از 2 هفته فهمیده نیازی به فیلتر شکن نیست!

 

 
دارم غرمیزنم این چه قیافه ایه من دارم. عمه ام میگه غصه نخور زشتا خوش شانس ترن!

 

 
دایی بابام (خدا بیامرز) وقتی ما رو نصیحت میکرد، می گفت: پدر مادراتون بهتون یه حرفی میزنن، تو روشون بگین چَشــــم، ولی تو دلتون بگین:پـــــــــَشـــــــــــــم! یا بگین کشک!

 

 
دختر دایی بنده رفته دندونپزشکی عصب کشی کنه! طی 3 جلسه از درد دو بار با پا کوبیده به دکتر بدبختش، 4 بار زده تو سرش، دو بار دست دکتر رو چنگ زده خلاصه زده یارو رو لت و پار کرده! امروز همون دکتره اومد خواستگاریش: ایشالله همه جوونا خوشبخت شن!

 

 
داداشم زندگیشو داده یه آیپد خریده اونوقت بابام به آیپدش میگه:پاره آجر!

 

 
دختر خالم به بچش واسه اينكه شيريني زياد نخوره دندوناش خراب نشه گفته شيريني ها رو شمردم يدونش كم بشه ميزنمت. بچه هم وقتي همه خواب بودن رفته همه شيريني ها رو نصفه گاز زده كه تعدادش كم نشه!
استعدادت تو حلقم!

 

 
بابام کچله. یه بار تو حموم به جای شامپو اشتباهی به سرش کف شوی شوما زده! بهش میگیم پدر من روی قوطی رو نخوندی نوشته کف شوی شوما؟ میگه چرا خوندم, نوشته بود برای سطوح صاف!

 

 
دعوت مودبانه ي بابام از من براي صرف شام: تَن لَشتو از پشت كامپيوتر جمع كن بيا پاي سُفره پهن شو!

 

 
تو اخبار گفت چند نفر تو سوییس کشته شدن، مامانم برگشته میگه:"آخی طفلی ها دم عیدی چه بلایی سرشون اومد"

 

 
من هنوز سر اون عیدی هایی که ازم میگرفتن و میرفتن واسم حساب بانکی باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون با خونوادم درگیرم!

 

 
عمه هام اومدن خونمون، سه تایی دارن پشت سر مادرشوهراشون حرف میزنن. دلم واسه مامانم میسوزه که نمیتونه تو بحثشون شرکت کنه !

 
مامانم امروز با چشمای اشکـ آلود اومده طرفم و میگه: پسرم تو رو به جوونیت قسم، تو رو به روح پدر مرحومم قسم، تو رو به شیر خودم قسم، دیگه قاشق تو این ظرفای تفلونِ من نزن!

 
چند سال پيش چادر مادرمو سرم كردم و واسه خنده يهو مادر تا منو ديد جفت دستاشو رو به آسمون برد و از ته دل خدا رو شكر كرد و گفت خدا رو صد هزار مرتبه شكر كه دختر نشدی وگرنه هيچ امام و امام زاده ای هم نميتونست تو رو شوهر بده با اين دماغت!

 

 
دیشب مامانم خیلی غمگین بود رفتم براش کلی اس ام اس خوندم کلی خندید بعد هی میگفت اینو بهم بده 5000 تومن شارژ فدای یه خنده مامانم 

 
خواهرزادم کلاس اوله تکلیفشون اینه از ۱ تا ۹۰ بنویسن، حالا این خواهرزاده ما یه عدد مینویسه درازمیکشه یه غلت میزنه یه عدد دیگه یه کارتون می بینه یکی دیگه گرسنه میشه. میگم دایی اینجوری تا صبم تموم نمیشه میگه خسته ام میفهمی خسته!

 

 
با مامانم رفتيم مغازه تعميرات تلفن كه تلفن بي سيم خونرو بديم درست كنن. يارو تلفن زده به پيريز بعد با موبايلش زنگ زد كه ببينه زنگ ميخوره يا نه. تلفن كه زنگ خورد مامانم به من ميگه اين آقاهه شماره مارو از كجا داشت؟

 

 
به خالم که آمریکا زندگی میکنه با کلی ذوق و شوق گفتم: خاله من خیلی دوس دارم بیام اونجا زندگی کنم. برگشته میگه: خب اینجا کسی رو داری بری پیشش؟

 

 
تلویزیون داره یه برنامه درباره علائم اعتیاد نشون میده. هر علامتی که میگه مامانم زیر چشمی با شک منو نگا میکنه.

 

 
با دختر خالم رفته بودیم بیرون، دوست پسرش ما رو دید اومد جلو گفت: این پسره کیه؟ دختر خالم هم اومد تریپ شاخ و دفاع از من بیاد گفت: هر خری که هست به تو چه؟

 

 
پسر خالم کلاس دوم تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود: آیا میدانید رود هیرمند به کدام دریا میریزد؟ اینم نوشته بود: بله میدانم!
معلم خوشش اومده بود نمره کامل داده بود.

 

 
به خواهرزادم که دوم دبستانه میگم: خوشحالیا، همش تعطیلی؟ میگه: برو دایی واقعا تعطیلیا! اقتصاد کشور فلج شد رفت پی کارش، بعد بمن میگی خوشحالم؟ برو پلی استیشنتو بازی کن دایی!

 

 
پسرم شش سالشه اومده با دوربين از من عكس گرفته ميگه: ميخوام بزرگ شدم به پسرم نشونش بدم بگم اين بابام بود! بهش ميگم: پسرت خودش منو ميبينه ديگه. ميگه: معلوم نيست! مگه من باباتو ديدم؟ پسره من دارم؟!

 

 
ديشب نشستيم پاي ماهواره سريال عاشقانه ميبينيم. زن داداشم (كه نوعروسم هست) برگشته با عشوه به داداشم ميگه: مهرداد، اگه چي بشه تو منو ميبري طلاق ميدي؟ داداشم خيلي جدي برگشته ميگه: اگه سكه برگرده به همون 400تومن!

 

 
پسر داییم میگه خوش به حالت که تک فرزندی! میگم چرا؟ میگه: واسه اینکه برا خوردن ته دیگه مارکارونی کسی نیست شریکت شه! همچین منطقی دارن جوانانه فامیله ما!

 

 
نصفه شبي دارم درس ميخونم مادر اومده تو اتاق ميوه داد بهم. خواست بره بيرون گفت زبونتو ببينم! منم زبونمونو در آوردم يهو گفت سلام رکس. بعدم خوشحال و خندان رفت بيرون. نميدونم خنده و شادي به چه قيمت آخه؟

 

 
یه عروسی رفتیم از فک و فامیل حزب اللهی به جای ارکستر و دی جی دست میزدن و میخوندن که: صل علی محمد، صلوات بر محمد. به عموم میگم: خجالت نمیکشن؟ یکی از فامیل، نزدیک ما ایستاده بود شنید حرفم رو، برگشته میگه: آقای مهندس چه اشکال داره کمی شادی هم بد نیست.

 

 
نشسته بودم سر کلاس مامانم بهم اس ام اس داد: 700 هزار تومن ترمی بابای بدبختت داره واسه دانشگاهت پول میده اونوقت تو سر کلاس گوشیتو چک میکنی ببینی کی اس ام اس داده الاغ؟

 

 
نصف شبی خواب بودم دختر خالم 5 سالشه اومده بیدارم کرده میگه خواب دیدم شرک داره منو میخوره. بعد با گریه میگه: برو سی دیشو بیار بشکونیم!

 

 
خواب بودم، پسرداییم رفته سروقت گوشیم اسم خودشو به Irancell تغییر داده، روز و شب بهم SMS میده مشترک گرامی روز جهانی معلولین ذهنی بر شما مبارک!

 

 
پسر داییم عکس عروسی مامان و باباش و گذاشته تو فیس بوک، خودشو تگ کرده رو خشتک باباش!

 

 
با بابام حرفم شده، میگه: واس خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!

 

 
پسرخالم اومده خونمون میگه یه ماه دیگه میخوام برم ایتالیا! داداشم بهش گفت روزه ای؟ پسرخالم گفت: آره، داداشم: الان گوه زیادی خوردی روزت باطل شد!

 

 
سر صبح از خواب بیدار شدم میگم: سلام بابای مهربونم. میگه: سلام گرگ بی طمع نیست باز پول میخوای؟ پولاتو چه کار میکنی؟ نکنه معتاد شدی؟ بدبخت ترک کن؟ بعد 5 دقیقه تیکه انداختن میگه شوخی کردم میخواستم خواب از سرت بپره!

 

 
ساعت 5 دارم میرم بیرون به بابام میگم: 12 میام. میگه: آخه تو به درک، اون دختره صاحاب نداره؟!
 

 

 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
روز مادر مبارک - گروه گل یاس

 

گروه گل یاس
 
 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

فوت و فن ازدواج مجدد !!!!
http://www.irannaz.com/user_files/L128267403299.jpg
 
 
 
1- اگر قرار است دوباره ازدواج كنید باید جوانب روابط همسر و خانواده اش و خودتان و خانواده تان را بسنجید.
 
2 - با فرزندان قاطعانه صحبت كنید و به آنها بفهمانید شما صاحب این زندگی و چیزی كه از آن به عنوان میراث یاد می كنند هستید و تا وقتی زنده اید میراثی در كار نیست.
 3 - به زن یا شوهری كه قرار است با شما زندگی كند به عنوان مرد یا زن زندگی تان نگاه كنید. همه چیزهایی كه وقتی جوان بودید برای همسرتان به كار می بستید سعی كنید اكنون برای او در نظر بگیرید. آدم ها وقتی پیر می شوند عاطفی تر شده و هیچ زنی برای جمع و جور كردن یك پیرمرد با او ازدواج نمی كند.
 4 - از موقعیت های ضعیف هم سوء استفاده نكنید زیرا با این كار خیلی زود انگشت نمای خانواده می شوید و بچه ها شما را به عنوان الگوی بد و ناسازگار می شناسند.
 5 - هر شخصی از سال ها زندگی با زن و مرد دیگر خاطرات زیادی دارد كه خیلی از آنها خوش است. سعی كنید به خانواده هم احترام بگذارید و همسران سابق هم را دستمایه تحقیر و آزار قرار ندهید.
 6 - اگر می خواهید زندگی تان پا بگیرد باید جذاب تر از همیشه باشید. گرچه بیمار هستید، اخلاق خوشی داشته باشید و هرگز اگر پرستار می خواهید زن نگیرید و اگر در راه مانده اید شوهر نكنید و تحت هر شرایطی به یك ازدواج نامناسب تن ندهید. گاهی خانه سالمندان خوشایندتر از خانه همسری است كه تمام اعضای خانواده اش به شما با تحقیر نگاه می كنند.
 7 - البته شما سنی را پشت سرگذاشته اید و كار كشته تر از آن هستید كه حرف كسی را بشنوید اما به عنوان آخرین سخن معیارهای اولیه ازدواج خود را دوباره به خاطر بیاورید و همه چیز را یك بار دیگر مرور كنید. اگر همان چیزی است كه می خواستید بله را بگویید.

 


 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

اس ام اس های ویژه روز مادر

 

مادرم هستی من ز هستی توست تا هستم و هستی دارمت دوست !

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مادر:
کاشکی می شد بهت بگم؛
چقدر صدات و دوست دارم
لالایی هات و دوست دارم؛
بغض صدات و دوست دارم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

بهشت ها برای تو آفریده شده اند و درختان برای اینکه سایبان تو باشند سر از خاک بر می آورند....

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مادر تو غزل زیبای محبت و ایثاری...دوستت دارم و نام تو را با چشمه ها و رودها زمزمه میکنم......

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مادرم، خواستم خوشبوترین گل دنیا را برایت هدیه بیاورم، اما دیدم تو خوشبوترین گل دنیا هستی.

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مادرم، تو تنها ستاره‌ای هستی که در روز و شب می‌درخشی. ای ستاره‌ی زندگیم، تو را با تمام وجود دوست دارم.

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

بارانی از عشق و نمی هم ستاره ارزانی تویی که در تبار معصومانه‌ی نگاهت، چشمانِ خسته‌ی من ستاره می‌چیند. خوش‌آهنگ‌ترین نغمه‌های هستی نثار قلب خسته و صبورت. روزِ به اوج نشستنت مبارک.

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

آبی‌ترین، دریایی‌ترین و آسمانی‌ترین تقدسِ زندگی‌مان! دستان‌تان را بوسه می‌زنیم. روزتان مبارک .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

در تمام زندگي ام مادرم تنها دليل بودنم بود! روزت مبارك فرشته خلقت !

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه "مادر" است. زیباترین خطاب "مادر جان" است. "مادر" واژه ایست سرشار از امید و عشق. واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک مادر

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ســـــــــــرچشمهء محبت و الطاف داور است بهر صفا و لطف خـــــــــــدا عشق مظهر است بعد از خـــــــدا به سجده بوَد زآنکه مادر است

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

به ياد مي آورم لحظه هاي فراز را كه صداي او اعتبارم مي بخشيد و لحظه هاي نشيب را كه اعتمادم به ياد مي آورم افراي افراشته اي را به ياد مي آورم مادرم را ...

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مادر، اي لطيف ترين گل بوستان هستي، اي باغبان هستي من، گاهِ روييدنم باران مهرباني بودي که به آرامي سيرابم کند. گاهِ پروريدنم آغوشي گرم که بالنده ام سازد.

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

آسودگي از محن ندارد مادر آسايش جان و تن ندارد مادر دارد غم و اندوه جگر گوشه خويش ورنه غم خويشتن ندارد مادر

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

دو موجود هستی گرامی تر است
یکی میهن و دیگرش مادر است
ستایش کنم زن که او مادر است
که مادر سزاوار زیب و زر است
تو ای مادر من نوای میهن من
کنم خواب در اغوشت ای سرور من

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم...
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

در آسمان آبی دلم، جایی برای ابرها نیست
مادرم! دعایم کن که با دعایت، دلم خانه دردها نیست

 

 

 

«اس ام اس تبریک روز زن»
 

ای زن، ای الطاف دستِ حضرتِ پروردگار

ای تو بهتر از همه هستی، به صد ره آشکار

خنده ات چون روشنایِ صبحِ هستی، پر ضیا

خنده ات چون دامنِ عرش خدا، مهدِ صفا

روزت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

روز زن مبارک باد

!با دادن یک هدیه خود را یک سال بیمه بدنه و اعصاب کنید

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

بیشتر مردان موفقیتشان را مدیون زن اولشان هستند

و زن دومشان را مدیون موفقیتشان !!!

روز زن مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

افتخار زنان همین بس که روز میلاد برترین گوهر خلقت

بانوی بهشت، فاطمه زهرا(س) روز زن نامیده شده است .

روز زن مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

سهم من از زندگی دستان پر مهر تو شد

می ستایم من تو را تا آخر عمر همسرم

در میان اوج تنهایی تو با من مانده ای

تا تو باشی من چه غم دارم ز دنیا همسرم

روزت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

در ثانیه‌های بودنت می‌مانم

در فصل شکست خوردنت می‌مانم

یک سال نه ده سال چه فرقی دارد

تا لحظه دل سپردنت می‌مانم و دوستت دارم . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

همسر عزیزم

هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر

با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر

بر التهاب سرخ تنت نقش می زند

هر روز طرح پیرهنی عاشقانه تر

دوستت دارم ، روزت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

همسرم ؛ ای که در تاروپود وجودم و در جای جای قلبم

حضورت همیشه احساس می شود .

تو که گرمی بخش زندگی ام هستی ، همیشه دوستت می دارم .

روزت مبارک .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مکرر گشته ام از زندگی سیر /بهای کادوی زن شد نفس گیر

چرا در روز زن طلا و سکه / ولی روز پدر شرت و عرق گیر !

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

زن، عنصر تابناکی است که زیر بنای فضیلت‌های انسانی

و ارزش‌های والای خلیفه‌ا… در جهان است.

همسر عزیزم، روز زن بر شما مبارک باد

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

ای زن، ای تصویرِ پاکِ نقش بندِ کاینات

ای تو را خوانده همه،  پیدایی عشق و حیات

این ودیعه کرده در تو، آفرینشگر که چون

پروریدِیم، در تنت از خونِ خود در اندرون

 

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

یک دهان خواهم به پهنای فلک / تابگویم وصف زن را یک به یک

زن مگو دریای راز مرد هاست / مرجع رازو نیازو دردهاست

زن چه باشد آشنایی ناشناس / هرزمان پیداشود در یک لباس

آسمان آبی چشمان تو مال من است / تا زنم پر در میان آسمانت همسرم

هر زمان تا از تمام زندگی خسته شدم / عاشقم کردی به راه زندگانی همسرم

روز مبارک ، دوستت دارم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

زنان تحصیل کرده همسران خوبی از آب در می آیند

زیرا برای این که توضیح دهند که چرا غذا شور یا بی مزه شده

واژه های  بیشتری در دست دارند !

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

پنهان نمیکنم ز شما ، دوست دارمت

اندازه خدا ، به خدا دوست دارمت

هرچه از زمین  و زمان خسته ام ولی

برون از تمام قید و بندها دوست دارمت

روزت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

نام تو رازی نوشته بر بال پروانه هاست

گلها همه به نام تو مشهورند

آیینه های از انعکاس نام تو می خندند

و من تنها برای تو می گویم

زندگی کن تا زنده بمانم

روزت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

زن ، روشن ترین افق پیروزی ، پرشکوه ترین اوج موفقیت است

بوسه بر دستان پر مهرت میزنم و شکوه بیشتر را برایت آرزو میکنم

همسر عزیزم ، روزت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

روز زن، روز نور گرفتن از درخشان ترین خورشید هدایت

روز آموختن باغبانی گل های خوشبوی یاس و نرگس

بر همه رهروان جاده سعادت مبارک باد . . .


 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل

صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

و هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر

را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم . . .


 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مژده به آقایان :

پژو ۴۰۵بدون ایر بگ – بدون کمربندایمنی – آماده آتش سوزی بدون دلیل

دوگانه سوز و آماده انفجار- بهترین هدیه برای همسر دلبندتان در روز زن !

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
 

دو موجود هستی گرامی تر است

یکی میهن و دیگرش مادر است

ستایش کنم زن که او مادر است

که مادر سزاوار زیب و زر است

تو ای مادر من نوای میهن من

کنم خواب در اغوشت ای سرور من

 

<p style="padding-right: 0


 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

چه ازدواج کرده باشید ،

چه نه ،

 این داستان را بخوانید !

 

وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.

یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.

با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود می‌تواند خانه، ماشین، و ۳۰% از سهم کارخانه‌ام را بردارد. نگاهی به برگه‌ها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که ۱۰ سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبه‌ای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمی‌توانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفته‌ها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکم‌تر و واضح‌تر شده بود.

روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی می‌نویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم.
صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمی‌خواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمی‌خواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود.

برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر می‌کردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابل‌تحمل‌تر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.

درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقه‌ام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقه‌ای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.

از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازه‌کاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود ۱۰ متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.

در روز دوم هر دوی ما برخورد راحت‌تری داشتیم. به سینه من تکیه داد. می‌توانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکرده‌ام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروک‌های ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کرده‌ام.

در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که ۱۰ سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقه‌ام نگفتم. هر چه روزها جلوتر می‌رفتند، بغل کردن او برایم راحت‌تر می‌شد. این تمرین روزانه قوی‌ترم کرده بود!

یک روز داشت انتخاب می‌کرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباس‌هایم گشاد شده‌اند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که می‌توانستم اینقدر راحت‌تر بلندش کنم.

یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصه‌هاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم.

همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون می‌ترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.

اما وزن سبک‌تر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی می‌توانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. می‌ترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پله‌ها بالا رفتم. معشوقه‌ام که منشی‌ام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمی‌خواهم طلاق بگیرم.

او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانی‌ام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمی‌خواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خسته‌کننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا می‌فهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روی او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقه‌ام احساس می‌کرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پله‌ها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گل‌فروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت می‌کنم و از اتاق بیروم می‌آورمت.

شب که به خانه رسیدم، با گلها دست‌هایم و لبخندی روی لبهایم پله‌ها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماه‌ها بود که با سرطان می‌جنگید و من اینقدر مشغول معشوقه‌ام بودم که این را نفهمیده بودم. او می‌دانست که خیلی زود خواهد مرد و می‌خواست من را از واکنش‌های منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.

جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، دارایی‌ها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم می‌آورد اما خودشان خوشبختی نمی‌آورند.

سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمی‌آید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.

نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
اس ام اس روز زن
 
 
ای زن، ای الطاف دستِ حضرتِ پروردگار
ای تو بهتر از همه هستی، به صد ره آشکار
خنده ات چون روشنایِ صبحِ هستی، پر ضیا
خنده ات چون دامنِ عرش خدا، مهدِ صفا
روزت مبارک
  
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
 روز زن مبارک باد
!با دادن یک هدیه خود را یک سال بیمه بدنه و اعصاب کنید
 
اس ام اس روز زن
اس ام اس تبریک روز زن
 
بیشتر مردان موفقیتشان را مدیون زن اولشان هستند
و زن دومشان را مدیون موفقیتشان !!!
روز زن مبارک
 
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
 
افتخار زنان همین بس که روز میلاد برترین گوهر خلقت
بانوی بهشت، فاطمه زهرا(س) روز زن نامیده شده است .
روز زن مبارک
 
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
 
سهم من از زندگی دستان پر مهر تو شد
می ستایم من تو را تا آخر عمر همسرم
در میان اوج تنهایی تو با من مانده ای
تا تو باشی من چه غم دارم ز دنیا همسرم
روزت مبارک
 اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
در ثانیه‌های بودنت می‌مانم
در فصل شکست خوردنت می‌مانم
یک سال نه ده سال چه فرقی دارد
تا لحظه دل سپردنت می‌مانم و دوستت دارم . . .
  
اس ام اس روز زن
اس ام اس تبریک روز زن
 
همسر عزیزم
هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر
با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر
بر التهاب سرخ تنت نقش می زند
هر روز طرح پیرهنی عاشقانه تر
دوستت دارم ، روزت مبارک
  
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
همسرم ؛ ای که در تاروپود وجودم و در جای جای قلبم
حضورت همیشه احساس می شود .
تو که گرمی بخش زندگی ام هستی ، همیشه دوستت می دارم .
روزت مبارک .
  
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
 
مکرر گشته ام از زندگی سیر /بهای کادوی زن شد نفس گیر
چرا در روز زن طلا و سکه / ولی روز پدر شرت و عرق گیر !
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
زن، عنصر تابناکی است که زیر بنای فضیلت‌های انسانی
و ارزش‌های والای خلیفه‌ا… در جهان است.
همسر عزیزم، روز زن بر شما مبارک باد
 
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
ای زن، ای تصویرِ پاکِ نقش بندِ کاینات
ای تو را خوانده همه،  پیدایی عشق و حیات
این ودیعه کرده در تو، آفرینشگر که چون
پروریدِیم، در تنت از خونِ خود در اندرون
اس ام اس روز زن
 
 
اس ام اس روز زن
 
یک دهان خواهم به پهنای فلک / تابگویم وصف زن را یک به یک
زن مگو دریای راز مرد هاست / مرجع رازو نیازو دردهاست
زن چه باشد آشنایی ناشناس / هرزمان پیداشود در یک لباس
آسمان آبی چشمان تو مال من است / تا زنم پر در میان آسمانت همسرم
هر زمان تا از تمام زندگی خسته شدم / عاشقم کردی به راه زندگانی همسرم
روز مبارک ، دوستت دارم
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
زنان تحصیل کرده همسران خوبی از آب در می آیند
زیرا برای این که توضیح دهند که چرا غذا شور یا بی مزه شده
واژه های  بیشتری در دست دارند !
 اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
پنهان نمیکنم ز شما ، دوست دارمت
اندازه خدا ، به خدا دوست دارمت
هرچه از زمین  و زمان خسته ام ولی
برون از تمام قید و بندها دوست دارمت
روزت مبارک
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
نام تو رازی نوشته بر بال پروانه هاست
گلها همه به نام تو مشهورند
آیینه های از انعکاس نام تو می خندند
و من تنها برای تو می گویم
زندگی کن تا زنده بمانم
روزت مبارک
 
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
زن ، روشن ترین افق پیروزی ، پرشکوه ترین اوج موفقیت است
بوسه بر دستان پر مهرت میزنم و شکوه بیشتر را برایت آرزو میکنم
همسر عزیزم ، روزت مبارک
 
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
 روز زن، روز نور گرفتن از درخشان ترین خورشید هدایت
روز آموختن باغبانی گل های خوشبوی یاس و نرگس
بر همه رهروان جاده سعادت مبارک باد . . .

اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
 
میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل
صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
و هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر
را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم . . .
 
اس ام اس روز زن
اس ام اس روز زن
 
مژده به آقایان :
پژو ۴۰۵بدون ایر بگ – بدون کمربندایمنی – آماده آتش سوزی بدون دلیل
دوگانه سوز و آماده انفجار- بهترین هدیه برای همسر دلبندتان در روز زن !
 
اس ام اس روز زن
 

 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 

این نوزاد، نابغه زمان خود است
 
به نقل از روزگار نو :
 
تنها شش ماه دارد اما به راحتی صحبت می کند، هنگام گرسنگی از مادرش تقاضای شیر کرده و حتی می تواند آهنگ بنوازد.او نابغه است .
 

ایزابلا اونیشیک، نوزاد انگلیسی تباری است که از بدو تولد با نوزادان دیگر تفاوت داشت.

مادرش می گوید: ایزابلا وقتی به دنیا آمد با نوزادان دیگر در بیمارستان فرق داشت و نگاهش عاقلانه و معنا دار بود، به همین نسبت وقتی چند روز از تولدش گذشت با صدایی نامفهوم اما معنا دار می گفت "ما" و در واقع به من و همسرم می فهماند که شیر می خواهد، و الان که او شش ماهه است با صدایی رسا می گوید: مادر ،من شیر می خواهم.

وقتی اولین بار سخنی از او شنیدیم باورمان نمی شد که دختر 3 ماهه ما بتواند به این شیوایی سخن بگوید اما الان که سه ماه از آن زمان گذشته ، می تواند خوذش به دستشویی برود، به آسانی راه رفته و از همه عجیب تر اینکه آهنگ مورد علاقه من که موتسارت آن را نواخته، به راحتی با پیانو بنوازد.

 

 

پدرش که 45 سال سن دارد می گوید: من همیشه در رویاهایم دخترم را جزو نوابغ به حساب می آوردم اما باورم نمی شد که روزی این روبا به واقعیت بپیوندد.

من و همسرم در زمان بارداری وی، هیچ اقدام خاصی نکردیم تا در اثر آن فرزندمان با هوش شود، تنها تغذیه سالم در آن دوران به همسرم کمک می کرد.

 
 

اما نکته جالب این است که او در طی دوران بارداری اش گاهی نیز به آهنگ های گوش می کرد و آن آهنگی را که از همه بیشتر دوست داشت، الان دخترم برایش می نوازد!! 
نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
زبان انگليسي مملو از نكات جالب و خواندني مي باشد. 10 مورد از اين نكات را در ادامه بخوانيد.

 


 

 
 

 
1- queue تنها كلمه اي در زبان انگليسي مي باشد كه اگر چهار حرف آن را از آخر برداريم باز هم مثل قبل تلفظ مي شود.


 

2- پركاربردترين حرف استفاده شده در انگليسي حرف e مي باشد


 

3- نقطه اي كه روي حروف i و j وجود دارد در انگليسي superscript dot ناميده مي شود كه همان نقطه ي بالانويس است


 

4- در انگليسي به نشانه @ ,  the at symbol يا the at sign گفته مي شود.


 

5- I am كوتاه ترين جمله كامل زبان انگليسي مي باشد.


 

6- كلمه اي كه بيشترين دايره معنايي در انگليسي دارد، كلمه set مي باشد.


 

7- بلندترين كلمه در زبان انگليسي كه حروف آن به ترتيب الفبا آمده است ، كلمه almost مي باشد


 

8- تنها سياره اي كه در زبان انگليسي از نام يكي از خدايان گرفته نشده است، همين نام سياره خودمان مي باشد. The Earth


 

9- كلمه checkmate ( مات كردن)‌ در زبان انگليسي كه براي شطرنج استفاده مي شود از Shah Mat برگرفته شده است كه يك كلمه فارسي مي باشد.


 

10-در زبان انگليسي ، به جمله اي كه در آن از تمام حروف الفبا استفاده شده باشد، pangram گفته مي شود
 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

سخنان دکتر علی شریعتی
 سخنان دکتر شریعتی, سخنان علی شریعتی, اس ام اس فلسفی, سخنان دکتر علی شریعتی, سرگرمی
 
 
 هر چه هست برای مصلحتی است...و هر که هست به خاطر منفعتی است.
و هیچ چیزبه<<خودش>>نمی ارزد
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر روزی تهدیدت کردن بدان در برابرت ناتوانند..
اگر روزی خیانت دیدی بدان قیمتت بالاست..
اگر روزی ترکت کردن بدان لیاقت با تو بودن را نداشته اند..
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مذهب شوخی سنگینی با من کرد .سالها مذهبی بودم بی آنکه خدایی داشته باشم...
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
فلسفه زندگی انسان در این جمله خلاصه میشود.......
فدا کردن آسایش زندگی برای فراهم آوردن وسایل آسایش زندگی
دکتر شریعتی
 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خدایا....بر اراده.دانش.عصیان.بی نیازی.حیرت.لطافت روح.شهامت و تنهایی من بیفزا
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عاقلانه
ازدواج کن
تا
عاشقانه
زندگی کنی
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آزادی!
در دامن اسارت می زاید؟
در زنجیر رشد می کند؟
از ستم تغذیه می کند:؟
با غصب بیدار می شود…
های… این سرنوشت آزادی است!
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی که در صحنه حق و باطل نیستی، هر جا که میخواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکیست.
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به سه چیز تکیه نکن
غرور، دروغ و عشق
آدم با غرور می تازد
با دروغ می بازد
و با عشق می میرد
دکتر شریعتی
 
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خداوندا، مگذار آنچه را که حق می دانم،
به خاطر آنچه که بد می دانند، کتمان کنم
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برایت دعا میکنم که خدا از تو بگیرد هر آنچه خدا را از تو میگیرد
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند.
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

از یک دختر بچه بدجوری کتک خوردم !
 
عضویت در جذاب ترین گروه اینترنتی | Www.Todaypix.ir/
 
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...
 
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم ! به زمینو زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه فریاد می زدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید...
 
منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمی گفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی می خواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!
 
ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمی فروشم! آدامس می فروشم! دوستم که اونورخیابونه گل می فروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من می برنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره ...
 
دیگه نمی شنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟!
 
حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!
 
یه صدایی در درونم ملتمسانه می گفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمی کنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
 
تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!
 
همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین ...
نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 ۱۰ ترفنـد بـرای جلب محبـت مـادرزن !

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


شما آقایونی که ازدواج کردید یا شما دوستانی که قصد دارید با دوران مجردی خداحافظی کنید، خوب می دونید که مادرزن نقش بسزایی در تلخی و یا شیرینی زندگی مشترک شما با همسرتان دارد. بطوریکه می توان ادعا کرد که کلید داشتن یک رابطه خوب و موفق با همسرتان این است که بتوانید رابطه خوبی با مادر او برقرار کنید. پس بهتر است برای اینکه بتوانید چنین رابطه ای داشته باشید از هر سرنخی استفاده کنید. به دنبال هر بهانه ای باشید تا از آن برای ایجاد چنین رابطه ای بهره ببرید و خودتان را از بلاهای نابهنگام نجات دهید. با هم موارد زیر را مرور می کنیم:


1. تا اندازه ای، ویژگی های مثبت و توانمندی های خود را بیان کنید

مادرها بسیار بیشتر از دخترانشان درباره ازدواج آنها فکر و خیال بافی می کنند و از این رو تصورشان از داماد آینده شان بسیار فراتر از یک فرد عادی و معمولی است. در اولین دیدار با مادرزن آینده تان، بعید نیست با سوالات زیادی در مورد مدرسه ای که در آن درس خوانده اید، کارهایی که در زندگی تان انجام داده اید، موفقیت هایی که به دست آورده اید و... مواجه شوید. دروغ نگویید اما خیلی هم فروتن نباشید. از سوالات مادر همسرتان آزرده نشوید و در عوض با آرامش و به طور کامل و مفصل در مورد خودتان صحبت کنید.

2. به مادرزنتان نشان دهید که به کودکان علاقه دارید

در حضور مادرزنتان عشق و علاقه تان را به بچه ها نشان دهید. با فرزندان خواهر یا برادر همسرتان بازی کنید و به آنها بی توجه و بی اعتنا نمانید. اگر هیچ بچه ای در خانواده وجود ندارد، از خانواده خود و خاطره هایی که با بچه ها دارید برای مادرزنتان تعریف کنید. مادر همسرتان، نوه خود را قبل از اینکه به دنیا بیاید، دوست دارد و با این رفتار شما متوجه خواهد شد که شما ظرفیت لازم برای پدری شایسته شدن را دارید.

3. به مادرزنتان یک کتاب قرض بدهید

اغلب خانم ها اهل خواندن کتاب هستند. اگر مادرزن شما هم از این دسته زنان است، کتابی را که تصور می کنید ممکن است مورد توجه او باشد به او قرض دهید و در ملاقات های بعدی در مورد آن با او به گفت و گو بپردازید، این ترفند معجزه می کند.

4. پیشنهاد کنید ظرف ها را شما بشوئید

هیچ چیز بیش از مردی که حاضر است ظرف ها را بشوید، دل مادرزن را نرم نمی کند! با این کار به مادر زنتان نشان می دهید که هم مهربانید و هم دلسوز. دادن پیشنهاد شستن ظرف ها پس از صرف شام، چه بسا راحت ترین و موثرترین راه برای برقراری ارتباط با مادرزنتان است. اگر تعارف کردند و نگذاشتند شما ظرف ها را بشویید، دست برندارید و اصرار کنید یا دست کم در خشک کردن ظرف ها کمک کنید.

5. از مادرزنتان نظر بخواهید

مادرها عاشق این هستند که حس کنند بچه ها هنوز به آنها نیاز دارند. اگر در کاری نظر او را بخواهید، حتی اگر تصمیم خود را از قبل گرفته باشید، می توانید قدم بزرگی برای برقراری یک ارتباط خوب بردارید. مطمئن باشید که برای مادرزنتان، اجرای توصیه اش به اندازه نظرخواهی از او مهم نیست. او فقط می خواهد احساس کند که نادیده گرفته نمی شود. نظرش را در مورد رنگ پیراهنی که می خواهید بخرید، بپرسید. حتی گاه در مورد مشکلاتی که با دخترش دارید از او راهنمایی بخواهید.

6. گاهی به او تلفن کنید

خیلی از مردها عادت به حرف زدن ندارند و تنها وقتی تلفن می کنند که کاری جدی و مهم داشته باشند؛ اما گفتگو و خوش و بش برای زنان ضروری است و اغلب بدون هیچ دلیل خاصی به هم تلفن می کنند. زنان برخلاف مردان که هر وقت زنگ تلفن را می شنوند امیدوارند کسی با آنها کار نداشته باشد، دوست دارند تلفنی حرف بزنند. بهتر است عادت کنید گاهی یک تلفن چنددقیقه ای به مادرزنتان بزنید. باور کنید از معجزه ای که این تماس ها باعثش خواهد شد شگفت زده می شوید.

7. خوب لباس بپوشید

به خاطر داشته باشید که اغلب مادرزن ها مردهایی را که خیلی مد روز لباس می پوشند دوست ندارند. مردی که آنها دوست دارند اغلب متعلق به دوران جوانی خودشان است. لازم نیست از مد افتاده و بد لباس باشید اما در حضور مادرزنتان رسمی تر لباس بپوشید و از پوشیدن تی شرت های رنگ و رو رفته و شلوارهای جین پاره خودداری کنید و دکمه های پیراهن خود را کامل ببندید.

8. برای مادرزن خود هدیه ببرید

دادن هدیه، مستقیم ترین و راحت ترین راه برای به دست آوردن دل مادرزنتان است؛ به شرط آنکه هنگام هدیه خریدن فکر کنید و یکراست به سراغ گران ترین هدیه نروید. اشتباه نکنید، با خرید یک هدیه گران قیمت به جای خوشحال کردن مادرزنتان، او را وحشت زده خواهید کرد. با خرید عاقلانه به او ثابت کنید مرد زندگی هستید. هوشیار باشید، مکالمات خود را با مادرزنتان به یاد آورید و به کمک شناختی که از او به دست آورده اید هدیه ای بخرید که او را تحت تاثیر قرار می دهد.

9. از دست پخت او تعریف کنید

به احتمال قریب به یقین، در بسیاری از مواقعی که مادرزن خود را می بینید، وی در حال پخت و پز خواهد بود؛ در مهمانی ها یا جشن های خانوادگی یا شام و ناهاری که تنها با شما و دخترش صرف خواهد کرد. به هر حال این پخت و پز تنها تهیه غذا نیست، بلکه راهی است برای جمع کردن اعضای خانواده دور هم و به همین دلیل پختن غذا برای او معنای ویژه ای دارد. اگر شما از دستپخت او تعریف کنید، در این امر مهم سهم خواهید داشت و او برای همیشه شما را به سبب این درک متقابل دوست خواهد داشت.

10. برای مادرزنتان گل بفرستید

این روش، ساده، موثر و شیک است. با این کار به او نشان خواهید داد که چقدر مبادی آداب و مهربانید. از هر موقعیتی برای این کار استفاده کنید: روز تولد، سالگرد ازدواج و روز مادر، یا حتی بدون هیچ دلیل خاصی. از خرید سبدهای آماده گل پرهیز کنید، مادرزن ها شامه تیزی دارند و در جا خواهند فهمید که این سبد سلیقه شما نیست! یک دسته گل کوچک اما با سلیقه خودتان تهیه کنید و حتی به مادرزنتان بگویید که انتخاب این دسته گل کار خود شماست.

نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن! 
دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن! 
دختر بودن یعنی كله قند و لی لی لی لی ... 
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟! 
دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت 
دختر بودن یعنی همونی باشی كه مادر و خاله و عمه ت هستن 
دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار! 
دختر بودن یعنی چرا خونه اونقد کثیفه ؟؟! 
دختر بودن یعنی دختر و چه به رانندگی؟ تو باید ماشین ظرفشویی برونی ! 
دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول كنی پاشی چایی بریزی! 
دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن! 
دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری كه تو عقدنامه نوشته باشه! 
دختر بودن یعنی شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده 12 میلیون؟ 
دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟! 
دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا... 
دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا! 
دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره! 
دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم كه گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم! 
دختر بودن یعنی كجا داری میری؟! 
دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم! 
دختر بودن یعنی كی بود بهت زنگ زد؟! با كی حرف میزدی؟! گوشیت و بده ببینم ! 
دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی! 
دختر بودن یعنی اول ناموس پدر و برادر بعد هم ناموس شوهر ! 
دختر بودن یعنی با لباس سفید اومدن با کفن رفتن ! 
دختر بودن یعنی چون پیر شدم میخواد طلاقم بده رفته صیغه کرده ! 
دختر بودن یعنی فقط میتونی معشوق باشی..عاشق شدن هرگز ! 
دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس كشیدن !! 
دختر بودن یعنی وا یعنی چی کتکت میزنه مگه کم تو خونه از بابات خوردی..برو سر خونه زندگیت..مردم حرف در نیارن !!! ...

نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

توجه: این مطلب فقط جنبه ی طنز و سرگرمی داشته و قصد توهین به هیچ یک از هموطنان عزیزمان را نداشته ایم.:thumbsup:

 


فکر میکنم اکثر شما دست‌کم یک‌بار، نشان عاشقی یا همون قلب تیرخورده رو دیدید. همون تیری که کوپید Cupid پرت می‌کنه و اگه بخوره بهتون عقل و دلتون قاطی میشه و این توهم براتون به وجود میاد که عاشق شدین:

 

 

 
چند وقت پیش جایی می خوندم که در این نشان، تیر معنای جنس نر و قلب معنای جنس ماده رو میده. این که این حرف چقدر درسته رو نمیدونم ولی رفتم توی فکر که اگه ما فرض کنیم که اینجور باشه اونوقت بسته به رفتار غالب اجتماعی در نواحی مختلف کشور، این نشان چطور میتونه تغییر پیدا کنه. من به سلیقه ی خودم چند تاییشو درست کردم شما هم اگه حالشو دارین به عنوان مشق نصف شب چند تا کاردستی درست کنید، بلکه در تحریق دوباره‌ی کانون سرد خانواده مؤثر باشه.

 

 

 

 
تهران و برخی نواحی شمالی

 

 

 

 
اصفهان و یزد

 

 

 

 

 
ازکرمان تا مرز پاکستان

 

 

 

 
آبادان (نیودوژانیرو)

 

 

 

 
چهارمحال، کهکیلویه و لرستان

 

 


 
قزوین و شهرضا
 

 

 


 
نواحی غیورپرور غرب کشور

 

 

 

 
قم، مشهد و کلیه ی مناطق صیغه خیز کشور

 



 
شیراز
 




 
اردبیل و دوستان
(بار پروردگارا خودت رحم کن)
 
نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

زندگی عاشقانه رایانه ای !

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم افزار باشیم نه سخت افزار.

2. 
در سایت زندگی، همیشه لینکِ (Mohabbat) داشته باشیم و هیچگاه برای این سایت، فیلتر نگذاریم.

3.
 برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه کاراکتر "ع"، "ش" و "ق" استفاده کنیم.

4. 
هیچگاه قفل سی دی قلب مردم را نشکنیم. که "تا توانی دلی به دست آور، دل شکستن هنر نمی‏باشد".

5. 
چنانچه در کاری شکست خوردیم آن را "shut down" نکنیم بلکه آن را "restart" کنیم.

6.
 برای مانیتور زندگی‏مان بک گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم، نه سیاه یا دودی.

7.
 برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.

8.
 روی کلیدهای عیب کیبورد خودمان انگشت بگذاریم، نه روی کلیدهای عیب کیبورد دیگران.

9. 
برای فایل‏های اسرار زندگی مان پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (hidden) کنیم.

10.
 همواره پیش از سخن گفتن، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.

11.
 برای مشکلات مردم، کلیدF1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (help) کنیم.

12.
 اگر شخصیت ما ژله ‌ای نیست و بزرگ و والاست، این نوع شخصیت، نباید حتی به ما اجازه دهد که با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.

13.
 برای باغ زندگی مردم windows باشیم نه dos !!!

14. 
یک معادله ریاضی- رایانه‏ای به ما می‏گوید: "تا به فکر ساپورت دیگران نباشیم، دیگران به فکر ساپورت ما نخواهند بود".

15.
 اگر از کسی بدی و کم لطفی دیدیم، کم لطفی آنرا "save" نکنیم بلکه آن را "delete" نماییم و حتی آن را از ریسایکل بین (recyclebin) قلبمان کاملا محو کنیم.

16. 
به دیگران اجازه ندهیم در "CD Rom" زندگی ‏مان هر نوع "CD" را که بخواهند، قرار دهند.

17. 
خانه و دفتر کارمان، به روی مردم نیازمند،"Open" باشد.

18.
 برای حل اختلافات زناشویی، روی گزینه "گذشت و ایثار" دابل کلیک (double click) کنیم.

19.
 تا حرف کسی تمام نشده، اسپیکر (speaker) خود را روشن نکنیم.

20.
 درآمدمان را در اول ماه پارتیشن بندی کنیم تا در آخر ماه کم نیاوریم.

21.
 برای رفع گرفتاری‏های مردم اتوران (autorun) باشیم.

22.
 همان گونه که دیگران سایت "گوگل" را طراحی کرده‏اند، ما نیز سایت "گو- گل" را برای مردم طراحی کنیم تا در ارتباطات خود با یکدیگر، گل بگویند و گل بشنوند.

23. 
در سایت زندگی شخصی مان، یک رُوم (Room) به نام مشکل گشا (Moshkelgosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) کنند.

24. 
هنگام مشاهده خوبی‏ها و نیکی‏های دیگران، بلافاصله کلید پرینت اسکرین ( print screen ) را بزنیم و از آن عکس بگیریم.

25.
 در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریکی زندگی دیگران، کلید "Power " برای آنان باشیم.

26.
 نگذاریم هر کسی در رُوم (Room) زندگیمان ناجورانه چت نماید و در این صورت، او را ایگنور (Ignore) کنیم.

27. 
چشم‏هایمان را به روی عیب های پنهان مردم، "Close" کنیم.

28. 
گاه و بی گاه، کامپیوتر زندگی ما هنگ (Hang) میکند که باید آن را با "فکر"، "مشورت" و "برنامه ریزی"، ری استارت (Restart) نماییم حتی گاهی هم اگر لازم شد restore کنیم.

29.
 برای کپی گرفتن از دیسکت زندگی دیگران، نخست آن را ویروس یابی و سپس ویروس کشی کنیم.

30.
 مواظب باشیم که رایانه زندگی زناشویی مان، ویروس غرور و لجبازی به خود نگیرد. که در این صورت، ممکن است هیچ آنتی ویروسی نتواند آن را از بین ببرد.

31.
 اگر قصد داریم در یک گروه خانوادگی عضو بشیم پرشیـن استار رو در ادد لیست (add list) انتخابهامون قرار بدیم.

32. 
اگر برای شخصیت و تصمیم ‏گیری‏های خویش ارزش و احترام قائل هستیم، خودمان یکی از ‏Gameهای کامپیوتر زندگی دیگران نباشیم.

33. 
فایل‏های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند، سریعاً مشخص شود.

34.
 در حروف چینی کتاب زندگی، از شیوه "راست چین" و راستگویی استفاده کنیم، نه از شیوه "چپ ‏چین" و دروغ‏ گویی.

35. برای برنامه زندگی اجتماعی و به ویژه زندگی خانوادگی، همیشه ورژن‏های جدید و سازگار را معرفی کنیم.

36. 
پیش از پرینت گرفتن از سخنان مان، پیش نمایش چاپ (print preview) آن را مشاهده کنیم.

37. 
در تجارت و کارهای مالی و اقتصادی، سرمایه‏ها و دارایی‏های خود را در یک درایو (Drive) نریزیم؛ بلکه آن ها را در درایوهای گوناگون پخش کنیم تا اگر به فرمت (Format) یک درایو مجبور شدیم، درایوهای دیگر را محفوظ داشته باشیم.

38. 
اگر روزی رایانه زندگی ما با همسرمان هنگ کرد، سه کلید "ctrl کنترل اعصاب"،"Alt انصاف" و "delet دلیل عصبانیت" را بزنیم.

39. 
مکان ‏نمای ارتباطات ما با آدم‏های ناباب و ناجنس به صورت "فلش" نباشد؛ بلکه به صورت "ولش" باشد.

40.
 هارد مغز خود را از برنامه های غیر مفید، پر نکنیم، تا فضا را برای نصب برنامه های مفید، تنگ ننماییم.

41.
 برای این که از دیدن مانیتور زندگی، بیشتر لذت ببریم، کارت گرافیک بالا برای آن تهیه کنیم.

42. 
اگر مانیتور رایانه ما دارای رنگهای متنوع و متعدد باشد، ولی مانیتور ارتباطات ما با مردم، حتماً باید یک رنگ باشد.

43.
 برای رایانه ‏زندگی دیگران نرم ‏افزارهایی را معرفی کنیم که حداکثر هماهنگی را با سخت ‏افزارهای موجودشان داشته باشند.

44.
 در خطاطی کامپیوتری، ازبرنامه "کِلْک"هم میتوانیم استفاده کنیم، اما در خطاطی زندگی، از برنامه "کَلَک" نباید استفاده کنیم.

45. 
بکوشیم تا خوش اخلاقی را به جای اینکه در رم (Ram) و حافظه موقت داشته باشیم، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگام آغاز (Start) ارتباط با دیگران، آن را به کار گیریم.

46. 
اگر می خواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقا ًتنظیم کنیم و نباید بگذاریم که دیگران این کار را برای ما انجام دهند؛ اگرچه میتوانیم در این زمینه، با آنان مشورت نماییم.

47.
 قانون کپی رایت زندگی اجتماعی به ما اجازه نمی دهد که سیدی بدی ها و عیب های دیگران را رایت کنیم.

48. 
در طراحی کتاب زندگی، از برنامه "فتوشاد" و "فری خند"و "کرل مزاح" نیز استفاده کنیم.

49.
 از پندهای حکیمانه دیگران درس بگیریم و سیستم زندگیمون را با استفاده از فایل خوبی ها و نیکی ها روز به روز آپدیت (update) کنیم.

50. 
چگونه زندگی كردن را از افراد موفق بیاموزیم و با سهل انگاری ها و بی توجهی ها نگذاریم هارد زندگیمون دچار بدسکتور (bad sector) شود.
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

نویسنده: علی ׀ تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀


 


جملات زیبا - گروه گل یاس



تـو چـه ميداني

از حـالُ روز ڪـَسي ڪـﮧ

ديگــر هيــچ نـِگاهي

دِلــَش را نميلَرزانــَد ...

میدانمـ روزیــــــ تو میـ آییــــــــ

بهـ امید آمدنتـــــــــــ ـهر روز

در شهــــــــــر سرگردانمــــــ .....



قلبی که به یک لحظه دو صد عشق پذیرد

باید که چنین قلبی ز اندوه بمیرد

بی عشق و محبت نتوان زیست ولیکن

یک قلب چگونه دو محبت بپذیرد؟!؟!؟!؟!؟



تنها گرگها نیستند که لباس میش می پوشند

گاهی پرستوها هم لباس مرغ عشق برتن می کنند..

عاشق که شدی کوچ میکنند!!



بی خوابی شب هایم را به چه تعبیر کنم

که شب آرامش نگاه تو را

برایم زمزمه می کند.

آرام بخواب که من بی قرارم،

بیدارم

تا تو آرام بخوابی.



این روزها

آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست

که رخت های دلتنگیم را

فرصتی برای

خشک شدن نیست



تمام درد من این است
.
.
.
یک نفر در زندگی من هست
.
.
.
که نیست



جلوتر نیا!

خاکستر می شوی.

اینجا دلی را سوزانده اند...


دیروز که فریاد زدی دوست دارم گفتم... نشنیدم لطفا بلندتر!!!

امروز که اروم گفتی دیگه دوست ندارم گفتم... هیس چرا داد مینزنی؟؟؟!!

 

دلتنگی

عین آتش زیر خاکستر است

گاهی فکر میکنی تمام شده

اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . . 
نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

داستان آموزنده - تفاوت فرهنگی
 
ما در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا هستیم. یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست اروپایی است، سینی غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند، سپس یادش می‌افتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند می‌شود تا آنها را بیاورد، وقتی برمی‌گردد، با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد سیاه‌پوست، احتمالا اهل آفریقا (با توجه …به قیافه‌اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست! بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند. اما به‌سرعت افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست. او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد. در هر حال، تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.
جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می‌دهد. دختر اروپایی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود. به این ترتیب، مرد سالاد را می‌خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمی‌دارند، و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند. آنها ناهارشان را تمام می‌کنند. زن اروپایی بلند می‌شود تا قهوه بیاورد. و اینجاست که پشت سر مرد سیاه‌پوست، کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی می‌بیند، و ظرف غذایش را که دست‌نخورده روی میز مانده است.
توضیح پائولو کوئلیو:

من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم می‌کنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار می‌کنند و آنها را افرادی پایین‌مرتبه می‌دانند. داستان را به همۀ این آدم‌ها تقدیم می‌کنم که با وجود نیت‌های خوبشان، دیگران را از بالا نگاه می‌کنند و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند. چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیش‌داوری‌ها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل احمق‌ها رفتار کنیم؛ مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر می‌کرد در بالاترین نقطۀ تمدن است، در حالی که آفریقاییِ دانش‌آموخته به او اجازه داد از غذایش بخورد…
 



داستان کوتاه - طلاق برنامه ریزی شده  !!
 

با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد.
شوهرش میگوید چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.
از زن اصرار و از شوهر انکار.
در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروطه ها.
زن مشتاقانه انتظار می‌کشد شرح شروط را.
تمام ۱۳۶۴ سکهٔ بهار آزادی مهریه آت را می‌باید ببخشی .
زن با کمال میل می‌پذیرد.
در دفترخانه مرد رو به زن کرده و میگوید حال که جدا شدیم . لیکن تنها به یک سوالم جواب بده .
زن می‌پذیرد.
چه چیز باعث شد اصرار بر جدائی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه ات که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن را بزنی‌؟؟؟
زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد :طاقت شنیدن داری؟
مرد با آرامی گفت :آری .
زن با اعتماد به نفس گفت: ۲ ماه پیش با مردی اشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود. از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او ، تا زندگی‌ واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.
مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست.
زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت .وقتی‌ به مقصد رسید کیفش را گشود تا کرایه را بپردازد. نامه‌ای در کیفش بود . با تعجب بازش کرد .
خطّ همسر سابقش بود. نوشته بود: ” فکر می‌کردم احمق باشی‌ ولی‌ نه اینقدر.
نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود رفت . منتظر بود که تلفنش زنگ زد.
برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود. شمارهٔ همسر جدیدش بود.
تماس را پاسخ گفت: سلام کجایی پس چرا دیر کردی.
پاسخ آنطرف خط تمام عالم را بر سرش ویران کرد.
صدا، صدای همسر سابقش بود که میگفت : باور نکردی؟ گفتم فکر نمیکردم اینقدر احمق باشی‌.این روزها میتوان با ۱ میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان گرفتار از شرّ زنان احمق با مهریه‌های سنگینشان نجات یابند !
 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

sms


ادامه مطلب
نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :
بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :
آری من مسلمانم
جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :
آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :
چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود !!!

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 


 

از شوق به هوا

به ساعت نگاه میکنم

حدود سه نصف شب است

چشم میبندم که مبادا چشمانت را

از یاد برده باشم

و طبق عادت کنار پنجره میروم

سوسوی چند چراغ مهربان

و سایه کشدار شبگردان خمیده

و خاکستری گسترده بر حاشیه ها

و صدای هیجان انگیز چند سگ

و بانگ آسمانی چند خروس

از شوق به هوا میپرم چون کودکیم

و خوشحال که هنوز

معمای سبز رودخانه از دور

برایم حل نشده است

آری از شوق به هوا میپرم

و خوب میدانم

سال هاست که مرده ام ...



صـدای پای تو که می روی

صـدای پای مــرگ که می آید . . . .

دیـگر چـیـزی را نمی شنوم !

...



به خوابی هزار ساله نیازمندم

تا فرسودگی گردن و ساق ها را از یاد ببرم

و عادت حمل درای کهنه ی دل را

از خاطر چشمها و پاها پاک کنم

دیگر هیچ خدایی

از پهنه مرا به گردنه نخواهد رساند

و آسمان غبارآلود این دشت را

طراوت هیچ برفی تازه نخواهد کرد



دم به کله میکوبد و

شقیقه اش دو شقه میشود

بی آنکه بداند

حلقه آتش را خواب دیده است

عقرب عاشق.....




صفر را بستند

تا ما به بیرون زنگ نزنیم

از شما چه پنهان

ما از درون زنگ زدیم!



شناسنامه

من حسینم

پناهی ام

من حسینم , پناهی ام

خودمو می بینم

...خودمو می شنفم

تا هستم جهان ارثیه بابامه.

سلاماش و همه عشقاش و همه درداش , تنهائیاش

وقتی هم نبودم مال شما.

اگه دوست داری با من ببین , یا بذار باهات ببینم

با من بگو یا بذار باهات بگم

سلامامونو , عشقامونو , دردامونو , تنهائیامونو

ها؟!



پیست!!

میزی برای کار

کاری برای تخت

تختی برای خواب

خوابی برای جان

جانی برای مرگ

مرگی برای یاد

یادی برای سنگ

این بود زندگی....



شب در چشمان من است

به سیاهی چشمهایم نگاه کن

روز در چشمان من است

به سفیدی چشمهایم نگاه کن

شب و روز در چشمان من است

به چشمهای من نگاه کن

چشم اگر فرو بندم

جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت



کهکشان ها، کو زمینم؟!

زمین، کو وطنم؟!

وطن، کو خانه ام؟!

خانه، کو مادرم؟!

مادر، کو کبوترانم؟!

...معنای این همه سکوت چیست؟

من گم شده ام در تو... یا تو گم شده ای در من... ای زمان؟!

... کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم ...

کـــاش !



دیواره ها برای کوبیدن سر ناز کند

گریزی نیست

اندوه به دل ما گیر سه پیچ داده است

باید سر به بیابانها گذاشت!



در

سلام ،

خداحافظ !

چیزی تازه اگر یافتید

بر این دو اضافه کنید

تا بل

بازشود این در گم شده بر دیوار...



سالهاست که مرده ام

بی تو

نه بوی خاک نجاتم داد،

نه شمارش ستاره ها تسکینم...

چرا صدایم کردی ؟

چرا ؟



بــی شــــکـــــ . . .

جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند

چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق

جهـــانی بـــرای تـــــو. . .



بهزيستي نوشته بود:

شير مادر, مهر مادر, جانشين ندارد

شير مادر نخورده مهر مادر پرداخته شد

پدر يك گاو خريد

و من بزرگ شدم

اما هيچكس حقيقت من را نشناخت

جز معلم رياضي عزيز ام

كه هميشه مي گفت

گوساله, بتمرگ



لنگه های چوبی درب حیاطمان گرچه کهنه اند و جیرجیر می کنند

ولی خوش به حالشان که لنگه ی همند...



و اما تو! ای مادر!

ای مادر!

هوا

همان چیزی ست که به دور سرت می چرخد

و هنگامی تو می خندی

صاف تر می شود...

 


 

نویسنده: علی ׀ تاریخ: یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀


 
قبل از اینکه به کسی بگی : ” دوستت دارم …”

خوب فکراتو بکن…

چون شاید چراغی رو تو دلش روشن کنی…

که خاموش کردنش به خاموش شدن اون بیانجامه


 


 

 
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن


 

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد …


 

کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد …


 

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم


 

و دردهایم را به گوش تو میرساندم… بدون تو عاشقی برایم عذاب است


 

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم…


 

کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم…


 

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود


 

میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت …


 

 
...
امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند … چشمانم


 

بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد …


 

آخ که چقدر تنهایم … دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم


 

بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته


 

شده است …


 

رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته …. پیر


 

تنها…. تو با من چه کردی ؟ شاید این آخری زمزمه های


 

دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت ….


 

اما منتظرم انتظار دیدن دوباره ی تو برای من زندگی


 

دوباره ای است … پس برگرد … عاشقانه برگرد


 

برای همیشه برگرد…


 

 
 
...


 

هرگزلحظات با تو بودن را از یاد نخواهم برد .هرگز لبخند های ملیح وبی ریایت


 

را از یاد نخواهم برد.لحظات در گذر است ودقیقه دقیقه های ساعت برایمان مهم


 

است زیرا که دیگر تکرار نمیشوند شاید روزگاری یادمان آری که دیگر هیچ


 

نشانی از ما نباشد اما برگه ها بیانگوی دوستی بین ماست .بدان که هرگز


 

ازخاطرم نمی روی وبا تو بودن برایم لذت بخش است .


 

اینک تو را به خدای زیبایی ها میسپارم


 

روزها ازپی هم میگذرند ونشانی از خود باقی نمی گذارند


 

ولی ای تنهاترین رویای عشق  هیچ چیز خیال تورا از من جدا نمی کند
 
 


 

...


 

به تو نرسیدم، اما خیلی چیزارو یاد گرفتم…


 

یاد گرفتم به خاطر کسی که دوستش دارم باید دروغ بگم.


 

یاد گرفتم هیچکس ارزش شکوندن غرورم رو نداره.


 

یاد گرفتم توی زندگی برای اون که بفهمم چقدر دوستم داره هر روز به یه بهانه ای دلشو بشکونم.


 

یاد گرفتم گریه ی هیچکس رو باور نکنم.


 

یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم.


 

یاد گرفتم دم از عاشقی بزنم ولی اما از کجا بگم از کی بگم…


 

می خوام همین جا دلمو بشکونم خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه.


 

تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه.


 

توی این زمونه کسی نباید احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو می شکونه.


 

می خوام بشم همون آدم قبل کسی که از سنگ بود و دو رو برش دیواری از سکوت و بی تفاوتی…


 

می خوام تنها باشم…


 

 
 
...


 

نفرین به تو ای غریبه


 

به تو که روزی اشنا ترین لحظه هایم بودی!


 

سکوت خسته و قلب شکسته ام را ببین با من چه کردی؟


 

ایا تاوان عاشق شدن و عاشق بودن این است؟!


 

اگر چنین است پس نفرین بر عشق…


 

روزگار تنها شدنم را در جاده ی انتظار می گذرانم


 

نفرین به تو ای غریبه…


 

باز میان شقایق های سرخ گم خواهم شد


 

میروم تا شاید این بار غریقی را با خیلی از امواج


 

محبت به سوی ساحل مهربانیم بکشانم


 

چیزی بگو چیزی نخواهم گفت


 

سکوت های سر به زیر  از کودکی با من است


 

و من این بار میخواهم عاقلانه ببینم نه عاشقانه…

نویسنده: علی ׀ تاریخ: شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=-

http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1391/1/26/74761_821.jpg

در اینجا  جمله هایی از شخصیت های مختلف درباره "موفقیت" تقدیم شما دوستان می شود؛ تا بدانید و باخبر باشید که دیگران درباره مفهوم موفقیت، چه گفته اند و چه نظراتی دارند. این شما و این هم جمله هایی درباره موفقیت. امیدواریم همیشه موفق باشید؛ در این روز و هفته ای که شروع کرده اید.

از دست دادن امیدی پوچ و محال، خود موفقیت و پیشرفتی بزرگ است.
شکسپیر

به گمان من انسان برای موفقیت در زندگانی باید بتواند در چهار زمینه استاد شود: مناسبات، تدارکات، نگرش و رهبری.
جان ماکسول

میزان بزرگی و موفقیت هر فرد بستگی به این دارد که تا چه حد می تواند همه نیروهای خود را در یک کانال بریزد.
اریسون سووت ماردن

موفقیت کلید شادی نیست، بلکه شادی کلید موفقیت است؛ اگر آنچه انجام می دهی دوست بداری، موفق خواهی بود.
هرمن کین

همه خوشبختی ها و موفقیت هایی که به من روی آورده، از درهایی وارد شده که آنها را به دقت بسته بودم.
لرد بایرون

راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن.
آنتونی رابینز

موفقیت بر روی ستون های شکست شکل می گیرد.
سری چتری


نمی توانم فرمول موفقیت را برای شما بیان کنم؛ اما اگر فرمول شکست را می خواهید آن است که بکوشید همه را راضی نگه دارید.

اسوپ

موفقیت، کم و بیش در دسترس همه هست، اما دامنه توفیق در زندگانی شخص، بدون توان رهبری محدود است.
جان ماکسول

شکست بیش از موفقیت آموزنده است؛ کسی که هیچ گاه اشتباه نمی کند، هرگز به جایی نمی رسد.
راکفلر

شکست یک عامل نیروبخش است، نه یک بازدارنده؛ هر شکست بذری از موفقیت در دل دارد.
ناپلئون هیل

کارایی اساس بقا است، اما لازمه موفقیت ثمربخش بودن است.
جان ماکسول

موفقیت در این نیست که چه چیزی در پیش رو داریم، موفقیت در این است که چه چیزی در پشت سر به جا می گذاریم.
کریس ماسگرو

هرکس خواهان موفقیت است باید یاد بگیرد که ناکامی جزء حتمی فرایند پیشرفت است.
برادرز

من معتقدم موفقیت زمانی به دست می آید که یک قدم جلوتر برویم؛ یعنی ضمن استقبال از ناملایمات و سختی ها شکست را بخشی از زندگانی خود بدانیم.
جان ماکسول

علت موفقیت آدم های موفق این است که خرد خود را در کوره های ناکمی پیدا کرده اند. خرد حاصل از کامیابی بسیار اندک است.
ویلیام سارویان

موفقیت، مساوی با رسیدن به هدف نیست، بلکه خود سفر است.
جان ماکسول

مهم ترین عنصر فرمول موفقیت عبارت است از شیوه کنارآمدن با مردم.
تدی روزولت

اگر آن قدر ضعیف و ناتوان نبودم که برای زنده ماندن خود ناگزیر به کوشیدن باشم، هرگز نمی توانستم به چنین کارهایی دست بزنم و به موفقیت برسم.
چارلز رابرت داروین

موفقیت تنها نصیب معدودی می شود و این درحالی است که کثیری از مردم در رویای موفقیت به سر می برند.
جان جانسون

رمز موفقیت، پایبندی به هدف در زندگی است.
بنجامین دیزرائیلی

همه چیز به طرز برخورد و نگرش شما بستگی دارد. مسایل می توانند شما را با مشکل یا با موفقیت رو به رو سازند.
جان ماکسول

موفقیت مانند کشتی گرفتن با یک گوریل است. وقتی که خسته شدید، دست از مبارزه نمی کشید، بلکه هنگامی می توانید استراحت کنید که گوریل را از پای درآورده باشید.
روبرت اشتراوس

یادگیری مداوم حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید؛ هر روز چیز جدیدی بیاموزید.
برایان تریسی

نخستین قانون موفقیت، تمرکز است.
ویلیام ماتیوس

تنها ابزار موفقیت که به یقین به آن نیاز دارید، صرف نظر از این که کارتان چیست این است که بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می رود کارآیی داشته باشید و به ارایه خدمات بپردازید.
آگ ماندینو

بسیاری از افراد خوب موفقیت را می بینند. برای من موفقیت با تکرار خطا و درون بینی آن به دست می آید. در حقیقت، موفقیت حاصل یک درصد کار است که خود از ۹۹ درصد خطاب به دست آمده است.
سوشیرو هوندا

زمانی که دانش یک مرد برای موفقیت کافی است، اما تقوای او کافی نیست، هرچه را که او ممکن است به دست آورد دوباره از دست خواهد داد.
کنفسیوس

بزرگ ترین موفقیت عبارت است از اعتماد یا سازش کامل بین اشخاص صمیمی.
رالف والدو امرسون

اگر کسی استعداد طبیعی داشته باشد بازهم باید برای موفقیت تمرین کند و آماده شود.
جان ماکسول

کسی که از تمام کمک های خارجی چشم بپوشد و آن را دور اندازد و شخصا وارد میدان شود و به نیروی خود برپا ایستد، کسی است که نیرومندی و موفقیت را برایش پیش بینی می کنم.
رالف والدو امرسون

اگر حداکثر تلاش خود را کرده اید، حتما به موفقیت هایی هم رسیده اید. قرار نیست همه به نهایت برسند. همه بهترین فروشنده یا بهترین بازیکن بسکتبال نخواهند شد، باوجود این شما هم می توانید یکی از بهترین ها باشید.
مایکل جردن

موفقیت خود را با موفقیت دیگران پیوند دهید تا آنان شما را به جلو برانند و موجب حداکثر پیشرفت شما شوند.
جوزف مک کلندون

موفقیت از آن کسانی نیست که هرگز دچار ناکامی نشده اند، بلکه متعلق به کسانی است که هرگز برای ازسرگرفتن مبارزه، بیم و هراسی ندارند.
هانری کپ

علاقه، اندیشه و مطالعه چیزهایی هستند که شما را به سوی موفقیت سوق می دهند.
وس رابرتز

همیشه به خود اعتماد داشته باشید. اگر یک بار کاری را با موفقیت انجام داده باشید، بازهم می توانید.
آنتونی رابینز

ایمان و باور ما در ابتدای هر مسوولیت دشواری تنها عاملی است که موفقیت نهایی مان را تضمین می کند.
ویلیام جیمز

از موفقیت دیگران همان اندازه خوشحال باش که از موفقیت خودت خشنود می شوی.
کریستین لارسون

اعتماد به نفس ضرورتا تضمین کننده موفقیت نیست، اما عدم اعتماد به نفس به یقین باعث شکست می شود.
آلبرت بندورا

به یاد داشته باش که برای موفقیت، بیش از هر چیز به اراده و تصمیم نیاز داری.
آبراهام لینکلن

موفقیت، نتیجه تشخیص درست است؛ تشخیص درست، نتیجه تجربه است؛ تجربه نیز اغلب نتیجه تشخیص نادرست است.
آنتونی رابینز

موفقیت در آرزوها، نسبت مستقیم با قدرت اراده ما دارد.
دیل کارنگی

آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است.
اوستن

سه جمله برای دستیابی به موفقیت: ۱) بیشتر از دیگران بدان، ۲) بیشتر از دیگران کار کن، ۳) کمتر از دیگران توقع داشته باش.
منتسب به ویلیام شکسپیر

اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد.
ماروا کلینز

حتی دارکوبنیز موفقیت خود را مدیون تلاش پیوسته و کوبیدن نوکش است تا به هدف نایل شود.
کولمن کاکس

موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.
هنری تورئو

پیش از آنکه بالارفتن از نردبان موفقیت را آغاز کنید، مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید.
استفان کاوی

راز موفقیت در این است که بتوانیم ایده های دیگران را کسب کنیم و به مسایل، هم از دید خود و هم از دید دیگران بنگریم.
هنری فورد

شاهراه موفقیت پر از زن هایی است که شوهران خویش را به پیش می برند.
توماس دوار

اگر داشتن فکر و اندیشه مثبت به تنهایی کارساز بود، باید همه در کودکی اسب های کوچک داشته و اکنون نیز زندگی رویایی داشته باشیم؛ هر موفقیت بزرگ با عمل به دست می آید.
آنتونی رابینز

گاهی افرادی به موفقیت های بزرگ می رسند، تنها به این دلیل ساده که ننمی دانند کاری که به آن دست زده اند، بسیار دشوار، بلکه غیرممکن است.
آنتونی رابینز

یکی از کلیدهای موفقیت این است که پیوندی سازنده بین کارهایی که انجام می دهیم و چیزهایی که دوست داریم به وجود آوریم.
آنتونی رابینز

راز موفقیت آن است که شغل خود را جزء سرگرمی های خویش قرار دهید.
مارک تواین

به جای اینکه سعی کنید مرد موفقیت باشید، سعی کنید مرد ارزش ها باشید.
آلبرت اینشتین

یک روش عالی برای موفقیت در کار این است: افکارتان را روی کاغذ بیاورید.
برایان تریسی

من از اشتباه بیش از موفقیت درس آموختم.
سرهنری دیوی

به دست آوردن آنچه که ما آرزویش را داریم موفقیت است، اما چیزی را که برای به دست آوردن آن تلاش نمی کنیم خوشبختی است.
لوسیا

اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر مفهومی نداشت.
موریس مترلینگ

اول مشورت، دوم تصمیم و سوم انتخاب سه رکن موفقیت هستند.
لوپ دووکا

احسان منفی، ترمز موفقیت ماست؛ ترمزهای خود را رها کنید.
برایان تریسی

هر موفقیت بزرگی نتیجه هزاران تلاش کوچک و عادی است که مورد توجه و ستایش دیگران قرار نمی گیرد.
برایان تریسی

هرچه صبر بیشتر باشد، دقت بیشتر است و هرچه دقت بیشتر باشد، موفقیت بیشتر است.
کریستوفر مارلو

بیشتر افراد برای مرگ ناگهانی آماده ترند تا موفقیت ناگهانی.
گیل فلان

مرد عاقل همواره ۹ نکته را درنظر دارد: روشن دیدن، خوب گوش دادن، مهربان سخن گفتن، آداب داشتنف راستگو بودن، انجام وظیفه کردن، پرسیدن هنگام تردید، خود را از خشم دور نگاه داشتن و در عین موفقیت، عادل و منصف بودن.
کنفوسیوس

هرجا موفقیت بزرگی ببینید، انبوهی از ناکامی ها را در مسیر آن مشاهده می کنید.
آنتونی رابینز

هیچ موفقیت حقیقی به دست نمی آید، مگر اینکه با ارزش های اساسی ما مطابقت داشته باشد.
آنتونی رابینز

موفقیت، سکه ای است که روی دیگر آن ناکامی است.
آنتونی رابینز

الهام بخش زندگی من، شرح حال کسانی بوده است که امکانات و استعدادهای خود را به کار می گیرند تا به موفقیت ها و نتایجی تازه، چه برای خود و چه برای دیگران دست یابند.
آنتونی رابینز

راز موفقیت این است: هدف را بی وقفه دنبال کنید.
آنا پاولوفا

موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است.
مثل ایتالیایی

نویسنده: علی ׀ تاریخ: شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

چگونه 1 بار یاد بگیریم و همیشه به خاطر بسپاریم؟
 
چگونه 1 بار یاد بگیریم و همیشه به خاطر بسپاریم؟


برای آنکه توانایی های خود را در درس خواندن ،مطالعه و یادگیری افزایش دهید و بتوانید در وقت کمتری درس بخوانید و از وقت موجود خود حداکثر استفاده ممکن را در یادگیری داشته باشید ، اصول زودآموزی را به کار گیرید تا موضوع مورد نظر خود را سریع بخوانید بفهمید و مطالب را خیلی قوی ثبت کنید .
خانم دکتر اکرم منتظراظهوردر باه اینروش میگوید: این روش که یکی از قویترین روش های یادگیری است در سال 1996 توسط فردی به نام رابینسون ابداع شد . در این روش سعی بر این است تا باایجاد زمینه ای در ذهن قبل از مطالعه ، روند یادگیری فعال تر و آسانتر گردد .
( SQ3R ) مخفف این کلمات است :
پیش خوانی( Survery )،
سوال سازی ( Question ) ،
خواندن ( Read )
بازگویی و تعریف ( Recite )
مرور ( Review ) .
در ادامه به مراحل مختلف این روش اشاره می کنیم :
پیش خوانی :
درسی را که می خواهید بخوانید ، ابتدا پیش خوانی کنید ، سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمائید :
* نگاهی سریع و گذرا به متن بیندازید .
* نکات مهم و کلیدی را بیابید .
* سوالات و تمرین های آخر درس را مرور کنید .
* پاراگراف اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا بخوانید .
سوال سازی :
در ذهن خود سوالاتی راجع به موضوع درس بسازید . برای این کار می توانید :
 عناوین و تیترها را به صورت سوال درآورید .
 از خود بپرسید : راجع به این موضوع چه میدانم ؟ ، معلم راجع به این موضوع چه چیزهایی می گفت و سوالاتی از این قبیل .
خواندن :
متن درس را بطور کامل بخوانید . در هنگام خواندن :
* به دنبال جواب سوالاتی باشید که در ذهن خود ساخته بودید.
* به سوالات آخر درس جواب بدهید .
* زیر نکات مهم خط بکشید .
* اگر مطلبی را درست نفهمیده اید ، دوباره آن را بخوانید .
بازگوئی و تعریف مطالب :
بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید ، به بازگوئی مطالب آن بپردازید .
 مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی کنید .
 در تکرار مطالب از روشی که متناسب با تکنیک یادگیری تان است ، استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید ، مطالب بهتر در حافظه تان جای می گیرد .
 قدرت یادگیری سه برابر می شود با : دیدن ، بیان کردن ، شنیدن
 این قدرت چهار برابر می شود با : بیان کردن ، شنیدن و نوشتن .
مرور مطالب :
بعد از آنکه مطالب را بطور کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب می رسد .
* روز اول : بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگوئی ،5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید .
* 24 ساعت بعد : کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیندازید ، به مدت 5 دقیقه این کار را انجام دهید .
* یک هفته بعد : به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید . برای مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید.
* و به همین ترتیب هر چند وقت یکبار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید .
به خاطر داشته باشید :
کسانیکه مطلبی را 6 بار پیاپی می خوانند در مقایسه با کسانی که در 6 نوبت و هر بار 5 دقیقه ، این کار را می کنند ، درصد یادگیری کمتری دارند . چرا که در فواصل زمانی قدرت پردازش ذهن بالاتر می رود .
نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

قابل توجه خانمها و آقایان....
 
 

گفتن "دوستت دارم" معمولاً برای افراد بسیاری دشوار بوده و نیازمند یک زمان مناسب است؛ اما حتماً لازم نیست که عبارت "دوستت دارم" را بر زبان بیاورید تا طرف مقابل متوجه احساسات درونی شما بشود. هر چند این عبارت می‌تواند گویای احساسات بدیهی باشد، اما می‌توان از راههای دیگر نیز عشق را اظهار نمود، که چه بسا می‌تواند تاثیرگذار تر بوده و رابطه را بیش از پیش شاداب، سرزنده و سالم نگه دارد.
راههای ساده ای وجود دارند که می‌توانند بدون اینکه حرفی به زبان بیاورید، به همسرتان ثابت کنید که دوستش دارید.
 
1- تایید کرده، تشکر کنید و قدردان باشید.
یکی از خصلت‌های طبیعی هر انسانی این است که به دنبال تایید از طرف کسانی است که دوستشان می‌دارد. به همین دلیل کاملاً معقول می‌باشد که تا جایی که می‌توانید تلاش کنید تا مطمئن شوید که شریک زندگیتان می‌داند که تا چه اندازه او را دوست می‌دارید و برایش ارزش و احترام قائل هستید. در میان گذاشتن این امر که چه احساسی نسبت به همسرتان دارید، اصلاً نیازی به صرف وقت آنچنانی ندارد. اگر هم احساس می‌کنید که او در حال حاضر می‌داند که شما چه احساسی نسبت به او دارید، بد نیست گاه و بی گاه یادآوری‌های کوچکی داشته باشید تا او هم بیشتر ترغیب به عشق ورزی نسبت به شما شود.
تا جایی که می‌توانید تلاش کنید تا مطمئن شوید که شریک زندگیتان می‌داند که تا چه اندازه او را دوست می‌دارید و برایش ارزش و احترام قائل هستید
همه ما دوست داریم تا به خاطر کارهایی که انجام می‌دهیم، مورد تایید و پذیرش سایرین قرار بگیریم. حال چه این کار تامین مالی خانواده باشد، چه پرورش مناسب فرزندان باشد، نحوه انجام کارهای فردی، نحوه نگاه ما به مسائل مختلف، و یا سایر موفقیت‌هایی که در زندگی بدست می‌آوریم.
بنابراین اگر دائماً بخواهید نقد کنید و فقط جنبه‌های منفی شریک زندگی خود را ببینید، گفتن "دوستت دارم" نمی تواند کاری را از پیش ببرد. در حقیقت با این کار بدتر ارزش خود را زایل کرده و به راحتی او می‌تواند متوجه شود که حرف‌هایتان از ته دل نخواهد بود.
متاسفانه بیشتر ما چنین کاری را انجام می‌دهیم. در قدم اول ابتدا باید آسیب‌هایی را که به طرف مقابل وارد آورده اید را شناسایی کنید و سعی کنید تا انتقادهایتان آزار و اذیتی را به طرف مقابل وارد نسازد. باید راه نبرد خود را به درستی انتخاب کنید و با شیوه‌های مسالمت آمیز از او انتقاد کنید. به جای اینکه تمام توجه خود را بر روی اشتباهات و عیوب طرف مقابل متمرکز نمایید، باید سعی کنید در مسائلی که او توانایی بیشتری دارد را تایید، و تصویب کرده و از او قدردانی نمایید. به عنوان مثال زمانیکه همسرتان مثلاً با بیرون بردن زباله‌ها قصد دارد تا به نوعی، عشق و محبت خود را به شما نشان دهد و یا روغن ماشین شما را تعویض می‌نماید، یادتان نرود که از عباراتی به این شرح استفاده کنید.: "مرسی از اینکه.....را انجام دای" و یا "از تو سپاسگزاری می‌کنم که....." و یا "من تو را تحسین می‌کنم که........" سعی کنید محدوده استفاده از این کلمات و عبارات را افزایش دهید.
 
2- کاری کنید که احساس کند شماره یک است .
سرسپردگی و تعهد ،به ویژه در روابط خانوادگی ، اساس یک رابطه را تشکیل می‌دهد. هر چند در یک زندگی مشترک زن و شوهر مسائل مربوط به روابط زناشویی خود را باید در اولویت کارهای خود قرار دهند، اما هیچ شکی وجود ندارد که هر یک از افراد کارهای بسیار زیاد دیگری نیز برای انجام دادن در دست دارند. شغل، فرزندان، دوستان، سایر افراد فامیل و قوم و خویش و سایر مسئولیت‌های اجتماعی معمولاً وقت بسیار زیادی را از شما گرفته و اجازه نمی دهند آنطور که باید و شاید به مسائل زناشویی توجه کنید. با انجام سایر کارها به راحتی توجه تان می‌تواند از زندگی گرفته شده و زمانی هم که بچه‌ها را به زندگی مشترک اضافه کنیم، دیگر صحنه دشوار تر از هر زمان خواهد شد. شرکای زندگی، به ویژه مادرها زمانیکه بچه دار می‌شوند، فکر می‌کنند که تنها الزامی که در زندگی دارند چیزی نیست جز مراقبت و نگهداری از فرزندانشان. تحت این شرایط طرف دیگر زندگی مشترک به کنار زده می‌شود.
چگونه بگویم دوستش دارم
می‌بایست به این مطلب توجه داشته باشید که همسرتان هم مانند سایر التزام‌هایی که در زندگی دارید، پراهمیت است و باید مانند سایر مسائل به او توجه کنید و این امر میسر نخواهد شد مگر با صرف وقت و مهر و علاقه. تنها گفتن "دوستت دارم" کاری را از پیش نمی‌برد و کافی هم نیست. این امر نیازمند عمل کردن از جانب شما می‌باشد. باید سعی کنید که وقتی را برای همسر خود در نظر گرفته و در آن زمان توجه و تمرکز خود را به طور کامل در اختیار او قرار دهید. به نیازهای او بی توجهی نکنید و به خاطر مسائل جزئی با سایر خواست‌های او مخالفت نکنید. به خاطر اشتباهاتی که انجام می‌دهد، او را اینگونه تنبیه نکنید که وقتتان را با او صرف نکنید. اگر تصمیم بگیرید که هر شب با دوستانتان بیرون بروید، این امر به هیچ وجه به او ثابت نمی کند که شما دوستش می‌دارید و قصد دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید. این بر عهده شماست که یک تعادل مناسب میان کارهایتان برقرار کنید.

 

 
3- کارهای کوچک خیلی به چشم می‌آیند.
با ملاحظه بودن و ابتکار عمل به خرج دادن برای وارد کردن شادی به زندگی یکی دیگر از راهکارهای ساده ای است که می‌تواند "دوستت دارم" را به طرف مقابل اثبات کند.
مهربانی و توجه، به ویژه زمانیکه فردی بوده و نشأت گرفته از صمیمیت موجود میان دو نفر باشد، نشان می‌دهد که شما برای طرف مقابل ارزش قائل هستید. سعی کنید تا جایی که می‌توانید به خواست‌ها و نیازهای همسرتان با روی باز برخورد کنید و پیش از آنکه چیزی را از شما درخواست کند، نیازهایش رامرتفع سازید.
با به یاد آوردن رویدادهای مهم زندگی، سعی کنید که همیشه یک قدم جلوتر باشید. سعی کنید نیازهای او را پیش از آنکه آنها را ابراز کند، پیش بینی نموده و او را در کارهایش کمک وهمراهی نمایید.
چگونه بگویم دوستش دارم
به عنوان مثال اگر قرار بوده در محل کار در مورد مسئله ی مهمی سخنرانی کند، دست پیش بگیرید و به او زنگ بزنید تا ببیند نتیجه کارش چطور شده. کاری را که از شما درخواست نکرده برایش انجام دهید. منتظر نباشید تا از شما درخواست کند تا شانه‌هایش را پس از یک روز سخت کاری بمالید. پیش از اینکه فرصت مطرح کردن این درخواست را پیدا کند، شما باید آنرا انجام داده باشید. یاد بگیرید که شنونده خوبی باشید، حتی اگر در مورد چیزی صحبت می‌کرد که برای شما اصلاً اهمیتی نداشت و سعی کنید که نصیحت‌های غیر معقول را برای خودتان نگه دارید.
 
4- همه چیز او باشید.
چه در دوران نامزدی به سر می‌برید، چه ازدواج کرده اید، موقعیتتان خیلی مهم تر از عنوانی است که بر روی شما گذاشته اند. شما باید دوست، معشوقه و محرم اسرار او باشید. حتی اگر فرزند دارد، می‌توانید مادر فرزندانش هم باشید.
سعی کنید که همه این نقش‌ها را به طور 100% انجام دهید. دوستی باشید که شاد و صادق است. معشوقه ای باشید که پراحساس و صمیمی است و و محرم اسراری باشید که قابل اعتماد است. باید یک گوش شنوا برای او باشید و فردی باشید که هر موقع خواست، بتواند به شما تکیه کند.
همسرتان هم مانند سایر التزام‌هایی که در زندگی دارید، پراهمیت است و باید مانند سایر مسائل به او توجه کنید و این امر میسر نخواهد شد مگر با صرف وقت و مهر و علاقه
در صورت داشتن همسر، اگر بتوانید یک مادر متعهد باشید، او متوجه می‌شود که به اندازه کافی دوستش دارید که از بچه‌هایی که با هم آنها را به وجود آورده اید مراقبت و نگهداری کنید.
اگر بخواهید همه چیز او باشید، باید تلاش کنید و زمان و انرژی صرف نمایید؛ اما این تلاش‌های شما بیش از گفتن هر گونه "دوستت دارم" به او اثبات میکند که دوستش می‌دارید.
زمانیکه چنین شیوه‌های متفاوت گفتن دوستت دارم را در زندگی روزانه خود تمرین می‌کنید، مطمئن باشید که پاسخ مثبتی را از سوی شریکتان دریافت خواهید کرد و حتی چه بسا او واکنش‌های بهتری در مقابل شما انجام خواهد داد.
خوب بنابراین همین حالا دست به کار شوید و به شریک زندگیتان ثابت کنید که چقدر او را دوست می‌دارید
نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

عکس های دیدنی از کودکان


ادامه مطلب
نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

عکس های آرامش بخش از شگفتی های طبیعت


ادامه مطلب
نویسنده: علی ׀ تاریخ: پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , aftabpnu.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com